سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیانمندترین مردم در معاملت و نومیدترین‏شان در مجاهدت ، مردى است که تن خویش در طلب مال فرسود و تقدیرها با خواست او مساعد نبود ، پس با دریغ از دنیا برون شد و با وبال آن مال روى به آخرت نمود . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :10
کل بازدید :312287
تعداد کل یاداشته ها : 117
103/1/31
2:7 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
محمد رضا آقابیگی[226]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سروهای سرافراز (( همیشه با تو )) هو اللطیف مبادا روی لاله ها پا گذاریم خانه متروک همسفرمهتاب امٌل عروج .: شهر عشق :. بانک مقاله آدمک ها شاهراه اندیشه آرمان(بازگشتی دوباره) به نام وجود باوجودی که وجودبی وجودم عشق الهی: نگاه به دین با عینک عشق و عاشقی از قرآن بپرس Ask quran نگاه مشرقی دوستان همدم دربدران سکوت عشق ذخیره خدا آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام مذهب عشق مذهبی عدل الهی Divine Justice پرتگاه ناگفته های آبجی کوچیکه عاشق دلباخته وبلاگ رسمی کتایون پیام محبت شناخت اراء و افکار ضالّه همسفر عشق شمیم یار... نافذ فصل سکوت من گذشته من گل نرگس Narcissus طلسم شدگان مـن او چاپی دوم خانه اطلاعات به وسعت دنیا به وسعت دنیا خاطرات یک زندگی یه دل خسته یک کلام حرف خودمونی .:(( به یاد رضا )):. دختـــــر غربتـــی دنیای واقعی اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار از یک روحانی دختر ی با کو له‏با ر ی ا ز ا مید عاشقانه های گودزیلا بی سرزمین تر از باد یه پرستویی که قلبش شکسته خلوت تنهایی زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست ساقیا قدحی ریز که ما باده پرستیم ::. یاغی ترین .:: وبلاگ ایران اسلام دوست عزیز سلام داستان و راه های توحید جویان بزرگ تا.............شقایق او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم! گل ارکیده زیر درخت گل خدای که به ما لبخند میزند باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه باورم کن کوچولوها مانا کوثر چهاردیواری توهم یک عشق....... چاه بانک اس ام اس و جوک سیب سایت تخصصی گوشی موبایل عطش کلبه احزان سایت ویژه یک جالب برای دیدن فلش ایمل ریاست کانون رشد (سیروس دولت پور) باشگاه اندیشه سایت خبری سایت تکچین سایت مخ زن آموزش زبان انگلیسی سایت سیامک انصاری (کیانوش) سایت شبهای برره بید جیگر موزیک آموزش رایانه و مهارت icdl به زبان فارسی دایره المعارف فارسی آدرسهای اینترنت سایت زن روز (ویژه خانم ها - مد لباس ) محاسبه طول عمر (به روش کاملا پزشکی ) کاریکاتور بازیگران سینمای ایران سایت مهران مدیری شقایق دهقان (گل یاسمن بانو) سایت مناجات وبلاگ رییس جمهور (آقای محمود احمدی نژاد) پیوند به سایتهای دولتی سایت عمو پورنگ دوربین نت (آرشیو عکس) کسب در آمد و جوک و sms سایت کانون فرهنگی و تربیتی رشد لحظه‏ی دیدار بازار شپش فروشها خدا بود و دیگر هیچ نبود...!!! برای تو چرا و چگونه...؟؟؟ کویر خیال سکوت :.: : نماز،یک هدیه الهی :.: : تا شکوفه ی عشق اینک از حال به آینده پلی باید زد....... وبلاگ تفریحی Fashens چشم انداری بر ژاپن من نگاشت سایت پاسخگو (سئوالات شرعی ) حنانه خواهر سیب مخمل افتاب حقیقت هنرهای رزمی وبلاگ کانون رشد ناحیه 3 کرج

                             وقتــی آسمـــان اسرارآمیز می‌شود


    
    
    
    احتمالا شما هم در زمره کسانی هستید که با دیدن بارش باران و لطافت هوای بعد از آن احساس طراوت و شادابی زایدالوصفی می‌‌کنید. شاید شما هم دوست داشته باشید زیر باران قدم بزنید و از طبیعت زیبا و بوی نم پیچیده در فضا لذت ببرید. ولی فکر می‌کنید آیا می‌شود بارندگی سبب وحشت و ترس گردد؟ آیا باورکردنی است که این آسمان لایتناهی و وصف‌ناپذیر زمانی اسرارآمیز جلوه کند و آیا ممکن است به جای آب زلال از آسمان سنگ و ماهی و خون ببارد؟ باید بگوییم تا به حال چندین مورد از این حوادث گزارش شده است. عجیب است ولی ظاهرا حقیقت دارد. با هم نمونه‌هایی از آن را می‌خوانیم. گزارش‌هایی که از سوی مردم معمولی فرستاده شده ولی با وجود مستندات به ثبت رسیده است.


    
    باران سنگ


    در فهرست حوادث باورنکردنی بارها نام باران سنگ تکرار شده است. باران سنگ آن هم از آسمان صاف و آبی و جایی که از کوهستان دور است. سنگ بر سر آدم‌ها و روی سقف‌ خانه‌ها می‌بارد و باعث صدمات و خسارات شدید می‌شود. تحقیق بر روی این موارد اغلب به ترس مردم و ابهام مسئولان ختم می‌شود. این اتفاق در تمامی اعصار و در اقصی نقاط دنیا رخ داده است. قدیمی‌ترین گزارش مربوط به سال 1690 است که خبر از بارش سنگ‌های بزرگ می‌دهد، بارشی که هیچ علتی برای آن کشف نشده است. این حوادث گاه با اتفاقات ماوراءالطبیعه نیز همراه بودند. در اینجا به چند نمونه از این گزارشات اشاره می‌کنیم:
    _ نیوزلند، بروکلین، :1963 در روز 24 مارس سال 1963 یک مهمانخانه بدون هیچ دلیل خاصی با باران سنگ و تعدادی سکه ویران شد. مردم با پلیس تماس گرفتند و ماموران به دنبال مقصر گشتند ولی هیچ متهمی برای این حمله عجیب پیدا نکردند. این باران هفت ساعت به طول انجامید. پنجره‌ها خرد شدند و سنگ به مردم می‌خورد ولی هیچ‌کدام زخمی نشدند. سکه‌هایی که همراه سنگ‌ها بر روی زمین ریخته بود پنی‌های نیوزلند و یک سکه مسی بزرگ بودند. این باران اسرارآمیز دو شب دیگر نیز بارید ولی بالاخره تمام شد.
    _ اندونزی، سوماترا، :1928 یکی از عجیب‌ترین موارد بارش سنگ از آسمان آبی توسط یکی از محققان مسائل ماوراءالطبیعه تجربه و گزارش شد. (ایوان ساندرسون) آن روز عصر مهمان یکی از خانه‌های ییلاقی در سوماترا بود. همچنان که آنها در ایوان نشسته بودند، یک سنگ سیاه براق از جای نامعلومی به روی ایوان افتاد. همان طور که ساندرسون و اطرافیانش داشتند با تعجب به آن سنگ نگاه می‌کردند، ده‌ها سنگ دیگر نیز به همان صورت از آسمان بارید و فقط روی ایوان افتادند. ساندرسون که با این اتفاقات آشنایی داشت دست به انجام یک آزمایش زد. او تمام سنگ‌ها را دانه‌دانه با مقداری رنگ علامت‌گذاری و سپس آنها را در همه جای باغ و بوته‌زار پخش کرد. ساندرسون در گزارش خود می‌نویسد: (ده‌ها سنگ‌ریزه را علامت زدیم و به باغ پرت کردیم ولی یک دقیقه بعد تمام آنها دوباره روی ایوان بودند. هیچ‌کس با هیچ قدرت بینایی غیرعادی نمی‌توانست آن سنگ‌های کوچک را آن هم با این سرعت از باغ جمع کند و دوباره به سوی ایوان پرتاب کند.)
    
    باران ماهی


    آیا امکان دارد از آسمان به جای باران، ماهی ببارد؟ بسیاری از دانشمندان این حرف را قبول ندارند ولی در طول قرون بارها و بارها گزارش شده که از آسمان ماهی باریده و بسیاری از آنها در منطقه هند رخ داده است. در کتاب (تاریخ فلسفه) به سال 1816 چنین نوشته شده است: (در جزیره (پرنس ویلز) در هند شرقی مردم آب باران را در پشت‌بام خانه‌هایشان درون مخزن‌های بزرگی جمع می‌کنند. بارها اتفاق افتاده که این مخزن‌ها گاه هفته‌ها خشک بوده‌اند. ولی وقتی فصل بارندگی فرا می‌رسد آنها به سرعت پر از آب می‌شوند. گاهی در این آب‌ها ماهی‌هایی یافت می‌شود که طولشان به چند اینچ می‌رسد. به من گفته‌اند در بنگال هم این اتفاق می‌افتد. می‌گویند این ماهی‌ها با باران می‌آیند. خیلی کنجکاو هستم که بفهمم این ماهی‌ها از کجا سر از مخزن آب روی پشت‌بام‌ها در می‌آورند. کاپیتانی در هند شرقی به من گفت همیشه این ماهی‌ها را دیده است ولی قادر نیست توضیح قانع‌کننده‌ای برای آن بدهد. ظاهرا این پدیده در هندوستان چندان غیرعادی نیست.)
    (جیمز پرین سپ) دانشمند موضوعات غیرعادی در سال 1933 درباره باران ماهی می‌نویسد: یک بار ماهی کوچکی را دیدم که وقتی به پایین افتاد هنوز زنده بود. این ماهی در حیاط منزل من در بنارس بر روی تختی با پایه‌های سنگی که در ارتفاع 1/5 متری زمین قرار داشت و مخصوص دود دادن برنج بود، افتاد. آن روز خیلی تعجب کردم ولی بعدها ماهی‌های بیشتری دیدم و فهمیدم آنها با باران می‌آیند. یکی از همسایه‌ها می‌گوید: روز جمعه نهم ماه، ساعت 12 ظهر آسمان ابری شد و باران سبکی بارید و تعدادی ماهی در اندازه‌های مختلف از آسمان به زمین ریختند. ما تعدادی از آنها را برداشتیم و به خانه بردیم. دیگری می‌گوید: یک ماهی درست جلوی چشمم از آسمان افتاد. وقتی جلوتر رفتم ماهی‌های دیگری را هم دیدم که روی زمین افتاده بودند. دو تا از آنها را برداشتم و به خانه بردم ولی بعد پشیمان شدم. دوست نداشتم از آن ماهی‌ها بخورم.


    
    باران خون


    باران خون و در برخی موارد باران گوشت در طول تاریخ دنیا دیده شده است. این پدیده گاه باعث حیرت شده و گاه مردم آن را نشانه بدیمنی و نحس بودن دانسته‌اند. در قرن نوزدهم در کارولینای شمالی دو باران خون به فاصله 34 سال بارید. بارش اول روز پانزدهم فوریه سال 1850 در مزرعه (توماس کلارکسون) بود. نمونه‌هایی از آن باران به آزمایشگاه برده و بر روی آن آزمایش شد و مشخص شد چیزی که از آسمان ریخته واقعا خون، گوشت و اعضای بدن بوده است. در مقاله‌ای در این‌باره نوشته شده است: در مزرعه کلارکسون باران عجیبی بارید. معلوم شد که آنها تکه‌هایی از گوشت، کبد، طحال، مغز و خون بودند. خونی که روی برگ درختان کشف شد کاملا تازه بود. این باران کمتر از چند دقیقه طول کشید ولی قطعات گوشت و قطرات خون همه جا پخش شدند. وقتی خون می‌بارید آن قسمت از آسمان را ابری سرخ رنگ پوشانده بود.بارش دوم روز 25 فوریه 1884 روی داد. خانم کیت لاساتار که همسر یک کشاورز بود بر روی زمین تازه شخم‌زده‌شان ایستاده بود که از آسمان صاف و بدون ابر، خون بارید و بر زمین و بوته‌های اطراف او پاشید. همسایه‌ها از صدای فریاد هراس‌آلود زن به سوی او شتافتند و همه دیدند روی زمینی به وسعت شصت فوت لکه‌هایی شبیه به لکه خون دیده شد. پزشکی این لکه‌ها را آزمایش کرد و گفت: خون است. در اینجا گزارش‌هایی از باران‌های عجیب را بخوانید:
    
    
     باران قورباغه


    من در شمال آلاباما زندگی می‌کنم. وقتی هفت سال داشتم (سال )1964 دیدم که از آسمان قورباغه بارید. من، مادر و خواهرم سوار اتومبیل بودیم و به خانه مادر بزرگم می‌رفتیم. همین که به داخل حیاط پیچیدیم این اتفاق افتاد. مادرم برف‌پاک‌کن را روشن کرد ولی این کار فقط سبب کثیف شدن شیشه ماشین شد. قورباغه‌ها همه جا بودند. مادربزرگم فکر کرد دوره پایان زمین فرا رسیده است. این قورباغه‌ها کوچک بودند و حدود یک اینچ طول داشتند و کمی قهوه‌ای رنگ و شفاف بودند. می‌شد جریان خون و تپش قلبشان را به چشم دید. تقریبا سه تا چهار دقیقه قورباغه می‌بارید تا بالاخره تمام شد. آسمان طوری بود که انگار یک طوفان شدید تمام شده است هیچ رعد و برقی در آسمان ندیدم ولی منظره مالیده شدن قورباغه‌ها روی شیشه ماشین را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم.
    
    
    باران حشره


    این اتفاق ساعت 2/30 روز سوم ماه می2004 ‌ رخ داد. من و دخترم کنار استخر خانه‌مان نشسته بودیم که باران شروع شد. ما به خانه رفتیم تا ناهار را آماده کنیم. من از پنجره به بیرون نگاه کردم و ناگاه حشرات سیاه، باریک، عجیب و چسبناکی را دیدم که یکی‌یکی روی زمین می‌افتند و وول می‌خورند. شبیه پشه‌های مرداب و باتلاق بودند ولی چهارپا داشتند و بزرگ بودند. طول آنها به سه یا چهار اینچ می‌رسید. راستش را بخواهید با خود فکر کردم از سیاره دیگری آمده‌اند. خیلی از آن حشرات در استخر ریخت. آنها در آب شنا می‌کردند. همه جای حیاط و خیابان پخش بودند. خیلی چندش‌آور بود. یکی از همسایه‌ها می‌گفت یک بار باران قورباغه دیده است ولی به نظر من این خیلی بدتر و عجیب‌تر بود. مدتها طول کشید تا آن حشرات را از استخر بیرون بیاوریم ولی هنوز هم هرازگاهی یکی از آنها را می‌بینم. شوهرم کتاب‌های زیادی درباره حشرات خواند ولی چیزی شبیه آنها پیدا نکرد. هیچ‌کس این‌گونه حشره را نمی‌شناسد. بعضی‌ها می‌گویند شاید از مکزیک آمده باشد. ولی همه از این اتفاق متحیر شدند

منبع : ksabz


85/8/15::: 5:53 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام دوستان با دو مطلب جدید و جذاب در خدمت شما هستم
+ سلام دوستان با دو مقاله جدید در خدمتم سر بزنید دست خالی برنمی گردید
+ سلام دوستان اگر دوست دارید در مورد سریال جومونگ اطلاعاتی بیشتر بدانید به وبلاگم سر بزنید دست خالی برنمی گردید