سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان، پاکترین مردم در خلق و خوی وکم طمعترین آنان در خلقت و طبیعت اند .و مرکّب آنان برتر از خون شهیدان است [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :10
بازدید دیروز :55
کل بازدید :312445
تعداد کل یاداشته ها : 117
103/2/7
3:11 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
محمد رضا آقابیگی[226]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سروهای سرافراز (( همیشه با تو )) هو اللطیف مبادا روی لاله ها پا گذاریم خانه متروک همسفرمهتاب امٌل عروج .: شهر عشق :. بانک مقاله آدمک ها شاهراه اندیشه آرمان(بازگشتی دوباره) به نام وجود باوجودی که وجودبی وجودم عشق الهی: نگاه به دین با عینک عشق و عاشقی از قرآن بپرس Ask quran نگاه مشرقی دوستان همدم دربدران سکوت عشق ذخیره خدا آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام مذهب عشق مذهبی عدل الهی Divine Justice پرتگاه ناگفته های آبجی کوچیکه عاشق دلباخته وبلاگ رسمی کتایون پیام محبت شناخت اراء و افکار ضالّه همسفر عشق شمیم یار... نافذ فصل سکوت من گذشته من گل نرگس Narcissus طلسم شدگان مـن او چاپی دوم خانه اطلاعات به وسعت دنیا به وسعت دنیا خاطرات یک زندگی یه دل خسته یک کلام حرف خودمونی .:(( به یاد رضا )):. دختـــــر غربتـــی دنیای واقعی اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار از یک روحانی دختر ی با کو له‏با ر ی ا ز ا مید عاشقانه های گودزیلا بی سرزمین تر از باد یه پرستویی که قلبش شکسته خلوت تنهایی زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست ساقیا قدحی ریز که ما باده پرستیم ::. یاغی ترین .:: وبلاگ ایران اسلام دوست عزیز سلام داستان و راه های توحید جویان بزرگ تا.............شقایق او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم! گل ارکیده زیر درخت گل خدای که به ما لبخند میزند باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه باورم کن کوچولوها مانا کوثر چهاردیواری توهم یک عشق....... چاه بانک اس ام اس و جوک سیب سایت تخصصی گوشی موبایل عطش کلبه احزان سایت ویژه یک جالب برای دیدن فلش ایمل ریاست کانون رشد (سیروس دولت پور) باشگاه اندیشه سایت خبری سایت تکچین سایت مخ زن آموزش زبان انگلیسی سایت سیامک انصاری (کیانوش) سایت شبهای برره بید جیگر موزیک آموزش رایانه و مهارت icdl به زبان فارسی دایره المعارف فارسی آدرسهای اینترنت سایت زن روز (ویژه خانم ها - مد لباس ) محاسبه طول عمر (به روش کاملا پزشکی ) کاریکاتور بازیگران سینمای ایران سایت مهران مدیری شقایق دهقان (گل یاسمن بانو) سایت مناجات وبلاگ رییس جمهور (آقای محمود احمدی نژاد) پیوند به سایتهای دولتی سایت عمو پورنگ دوربین نت (آرشیو عکس) کسب در آمد و جوک و sms سایت کانون فرهنگی و تربیتی رشد لحظه‏ی دیدار بازار شپش فروشها خدا بود و دیگر هیچ نبود...!!! برای تو چرا و چگونه...؟؟؟ کویر خیال سکوت :.: : نماز،یک هدیه الهی :.: : تا شکوفه ی عشق اینک از حال به آینده پلی باید زد....... وبلاگ تفریحی Fashens چشم انداری بر ژاپن من نگاشت سایت پاسخگو (سئوالات شرعی ) حنانه خواهر سیب مخمل افتاب حقیقت هنرهای رزمی وبلاگ کانون رشد ناحیه 3 کرج

                                            بزرگترین سرقت های دنیا


    
    
    تاکنون سرقت‌های بسیاری در سراسر دنیا صورت گرفته است ولی مبلغ به سرقت رفته در برخی از آنها و نوع عملکرد سارقین به حدی حیرت‌انگیز است که آنها را در صدر بزرگ‌ترین سرقت‌های دنیا قرار داده است.

    -1 بانک مرکزی عراق:(2003) در ماه‌ مارس سال 2003 و درست یک روز قبل از شروع جنگ عراق و آمریکا و بمباران شهر بغداد حدود یک میلیارد دلار از بانک مرکزی عراق به سرقت رفت که این اقدام بزرگ‌ترین سرقت دنیا لقب گرفته است. سربازان آمریکایی بعدها حدود 650 دلار پول درون دیوارهای کاخ صدام یافتند که گفته می‌شود قسمتی از آن پول مسروقه است و باقی پول هنوز پیدا نشده است. مدیر عامل بانک الرفیدین بغداد اظهار می‌دارد که 250 میلیون دلار و 18 میلیارد دینار عراقی که در حال حاضر بی‌ارزش می‌باشد نیز به سرقت رفته است ولی این کار توسط سارقان حرفه‌ای انجام شده نه صدام‌ حسین. در مارس 2003 یک دست نوشته به امضای صدام رسید که طبق آن باید یک میلیارد دلار پول از بانک مرکزی برداشته و به پسرش (قسی) می‌داد. مقامات بانک می‌گویند قسی به همراه مردی دیگر طی یک عملیات پنج ساعته این پول را به صورت بسته‌های اسکناس صد دلاری برداشته و با کامیون رفتند. مدتی بعد قسی توسط سربازان آمریکایی کشته شد.
    -2 موزه بوستون :(1990) نیمه شب هجدهم ماه مارس 1990 دو مرد با لباس افسران پلیس در پشتی موزه بوستون را نواختند. (لایل گریندل)سرپرست کنونی موزه می‌گوید (سیاست موزه این است که بعد از نیمه شب به هیچ عنوان در به روی کسی باز نمی‌شود ولی آن شب چطور در باز شد هیچکس نمی‌داند) نگهبانان بلافاصله دریافتند آنها پلیس واقعی نیستند ولی دیگر دیر شده بود. سارقین دست و پای دو نگهبان را بستند و آنها را در زیرزمین انداختند. آنها در مدت کمتر از نود دقیقه سه تابلوی معروف رامبراند را ربودند. آنها به طرز وحشیانه‌ای بوم نقاشی را با چاقو از قالب جدا کرده بودند. قاب خالی این تابلوها با لبه‌های ریش‌ریش شده پارچه بوم آنها هنوز بر دیوار موزه آویخته است. مشخص است که دزدها تابلوی چهارم رامبراند را هم می‌خواستند ببرند ولی در این کار ناموفق بودند. از آثار دیگر سرقت شده از آن بخش تابلوی (کنسرت) اثر (ورمیر)، یک جام چینی برنزی، پنج اثر طراحی از (وگاس) و عقاب برنزی که زینت‌بخش پرچم ناپلئون بود، می‌باشند. سارقین نوار دوربین‌های امنیتی را برداشته و با خود برده‌اند تا اثری از کار خود بر جای نگذارند. طبق ارزیابی‌های انجام شده ارزش اقلام به سرقت رفته 300 میلیون دلار آمریکا می‌باشد.

    -3 صندوق امانات نایتز بریچ:(1987) روز نوزدهم جولای آن سال دو مرد وارد مرکز صندوق امانات نایتز بریچ لندن شدند و تقاضای اجاره یک صندوق امانات نمودند. پس از این‌که به داخل محوطه راهنمایی شدند، بلافاصله اسلحه‌های خود را بیرون کشیده و نگهبانان و رییس آن‌جا را مقهور خود ساختند. سپس تابلوی (موقتا بسته) را روی در ورودی مرکز نصب نموده و همدستان دیگر خود را به داخل راه دادند. این سارقین بسیاری از صندوقهای امانات را شکستند و با مبالغ تخمینی چهل میلیون پوند از آن محل گریختند. این مبلغ در سال 2005 معادل 63/6 میلیون پوند برابر با 111 میلیون دلار آمریکا بود. این دزدی در زمان خود به (سرقت قرن) معروف شد.
    -4 خزانه سرمایه کنت:(2006) سرقت این خزانه در اولین ساعات روز 22 فوریه 2006 در انگلیس رخ داد. در این اقدام حداقل شش نفر ربوده شده و خانواده رییس‌خزانه مورد تهدیدات جدی قرار گرفتند. چهارده کارمند خزانه دست و پا بسته روی زمین افتاده بودند و در همان حال سارقین 53/116/760 پوند انگلیس معادل 92/5 میلیون دلار را به سرقت بردند. کالین دیکسون رییس خزانه از روز قبل در راه منزل ربوده شد. سپس سارقین به خانه او رفته و همسر و پسر هشت ساله‌اش را گروگان گرفتند. بعد در ساعت یک بامداد آنها را به خزانه بردند و پس از بستن دستها و پاهای 14 کارمند همه پول‌های موجود درآنجا را به سرقت برده و محل را ترک کردند. پس از رفتن آنها یک ساعت طول کشید تا گروگان‌ها توانستند خود را آزاد نموده و زنگ خطر را به صدا درآورند.
    -5 سرقت بزرگ قطار:(1963) این اتفاق در روز هشتم آگوست سال 1963 در باکینگهام شایر انگلیس روی داد. در آن روز قطار پستی سلطنتی که از گلاسکو به سمت لندن در حرکت بود با علامت‌هایی که چند نفر از رو به رو به آن می‌دادند از حرکت ایستاد و یک گروه گانگستری پانزده نفره به سرپرستی شخصی به نام (بروس رینولدز) مبلغ 2/3 میلیون پوند (برابر با 40میلیون پوند و معادل 74 میلیون دلار در سال )2006 را از قطار به سرقت بردند. در این سرقت از پیش طراحی شده اسلحه گرمی به کار گرفته نشد ولی سارقین با یک میله ‌آهنی به سر راننده لوکوموتیو ضربه‌زده و او را بیهوش کردند. تعدادی از این گروه دستگیر شدند ولی سه نفر از اصلی‌ترین اعضای باند هرگز به دام پلیس نیفتادند.

    -6 بانک مرکزی برزیل :(2005) در تعطیلات آخر هفته روزهای ششم و هفتم آگوست 2005 یک گروه از سارقین که از افراد تحت تعقیب برزیل بودند، تونلی به سوی بانک مرکزی برزیل در (فورتالزا) کندند و پنج صندوق محتوی پانصد اسکناس برزیلی به ارزش ( 164/755/150ریس) معادل 69/8 میلیون دلار را به سرقت بردند. این پول بیمه نشده بود زیرا از نظر مقامات بانک احتمال سرقت تقریبا صفر به نظر می‌رسید. این سارقین حرفه‌ای آژیرهای خطر و سنسورهای بانک را از کار انداخته بودند به‌طوری که تا روز دوشنبه هشتم آگوست که کارکنان دوباره به سرکار آمدند هیچکس خبری از این سرقت نداشت. ولی هیچ فایده‌ای هم نداشت زیرا وجوه به سرقت رفته به ترتیب شماره‌گذاری نشده بودند و امکان نداشت پلیس بتواند دزدان را پیدا کند. تنها اطلاعی که به دست آوردند این بود که سارقین از سه ماه پیش خانه‌ای خالی در مرکز شهر را اجاره کرده بودند و از همان زمان شروع به کندن تونلی به طول 78 متر از زیر دو خیابان اصلی شهر تا زیر بانک کرده بودند. آنها خانه اجاره شده را تغییر کاربری داده و تابلوی محل فروش گیاهان طبیعی و مصنوعی را بر سر در آن زده بودند. به همین خاطر همسایه‌ها به خاک‌هایی که روزانه بر پشت وانت حمل می‌شد توجهی نمی‌کردند و تصور می‌نمودند خاکها مربوط به حرفه آنها می‌باشد. این تونل حدود هفتاد سانتی‌متر پهنا دارد و در عمق چهار متری زمین کنده شده و دیواره‌ آن با پلاستیک و چوب محافظت می‌شود و همچنین دارای سیم‌کشی برق و سیستم تهویه هوا می‌باشد. این گانگسترها در تعطیلات آخرین هفته یک متر انتهایی کار که از سیمان و فولاد ساخته شده بود را کندند و وارد بانک شدند. صندوقهای سرقت شده حدود 3500 کیلوگرم وزن داشت و به همین خاطر زمان و قدرت زیادی برای حمل لازم بوده است. روز 22 اکتبر همان سالجسد (لوییس فرناندو ریبریو26) ساله که تصور می‌شد رییس این باند 11 -10 نفره بوده است در یک جاده متروکه در 320 کیلومتری غرب (ریودوژانیرو) کشف شد. او به ضرب هفت گلوله کشته شده بود و آثار روی مچ دستش نشان می‌داد که مدتها با طناب بسته بوده است. روز 28 سپتامبر پنج نفر با حدود 5/4 میلیون دلار پول نقد دستگیر شدند. آنها اعتراف کردند که در حفر تونل کمک کرده‌اند. تاکنون بیش از هفت میلیون دلار از این پولها پیدا شده است ولی از 62 میلیون دلار بقیه هنوز هم اثری در دست نیست.


    -7 نورثرن بانک :(2004) این سرقت از اداره بانک مرکزینورثرن در (بلفاست) واقع در شمال ایرلند صورت گرفت. روز بیستم دسامبر سال 2004 یک گروه گانگستری یکی از بزرگ‌ترین سرقت‌های تاریخ را انجام داده و مبلغ 26/5 میلیون لیره استرلینگ را از این بانک دزدیدند. پلیس و دولت دو کشور ایرلند و انگلیس، حزب مشروطه IRA را مسئول این سرقت دانستند ولی حزب مذکور این ادعا را رد کرد و مسئولیت آن را نپذیرفت. این اتفاق روند صلح ایرلند شمالی را مختل نمود و وضعیت را بحرانی کرد.چند تن از اعضای این بانک از روز قبل با لباس پلیس وارد خانه دو تن از مسئولان بانک شده و آنها را به همراه خانواده‌هایشان گروگان گرفتند. سپس همسران آنها را به محل نامعلومی انتقال دادند و به این مسئولان دستور دادند روز بعد طبق معمول همیشه به محل کار خود بروند. آنها همین کار را کردند و پس از پایان ساعت کاری اعضای باند را به داخل راه دادند. سارقین وارد سیستم کامپیوتری بانک شدند و مقدار زیادی پول نقد که به‌خاطر مصرف بالای دستگاه‌های خودپرداز در ایام کریسمس در بانک نگهداری می‌شد را به سرقت بردند. آنها این مبالغ را به چند قسمت تقسیم نموده و با اتومبیل‌های جداگانه از بانک خارج کردند. کمی قبل از نیمه شب خانواده‌های گروگان‌ گرفته شده مسئولان در جنگل نزدیک شهر رها گشتند.

منبع :ksabz
    


86/3/15::: 11:30 ص
نظر()
  
  

                                      معروف ترین مکان های ارواح


    
    
    
    خانه کشیش بارلی
    در این قسمت می‌خواهیم همراه با شما توری گردشی به مرموزترین و وحشتناک‌ترین مکان‌های ارواح دنیا داشته باشیم و شما را با معروف‌ترین آنها آشنا سازیم

    مردم انگلیس اغلب با خانه‌های ارواح، عمارت‌ها و قصرهای تسخیر شده آشنایی زیادی دارند ولی در این کشور (خانه کشیش بارلی) یکی از پرروح‌ترین خانه‌ها است و روایات و داستان‌های بسیار زیادی برای اثبات این مدعا در دست می‌باشد. این خانه در سال 1863 در کنار کلیسای بارلی بنا شد تا جناب کشیش‌(هنری بول) در آن سکنی گزیند. این بنا سالها محل طغیان روح‌های سرکش بوده و اتفاقات عجیبی همچون حرکت کردن خودبه‌خود اشیا، بوهای عجیب، نقاط سرد در قسمت‌های مختلف خانه، صدای تاخت و تاز اسب‌ها و تجسم اشباح در آن رخ میداد. حتی بعد از این‌که این خانه در سال1939 ‌ طعمه حریق گشته و ویران شد و عکس‌های بسیاری نیز از ویرانه‌های آن گرفته شد، باز هم کلیسای مجاور آن محل بروز این اتفاقات شد. کاپیتان دبلیو. اچ. گرکسون یکی از ساکنان این خانه می‌نویسد: بارها او و خانواده‌اش روح یک پرستار بچه که سرگردان به این طرف و آن طرف می‌رفته است را دیده‌اند. بعد از این‌که این پرستار را چند بار در کنار یکی از پنجره‌های خانه دیدند، آن پنجره را با آجر پوشاندند تا دیگر او را نبینند. گرکسون در خاطرات خود می‌نویسد(شاید آن آتش‌سوزی مصیبت‌بار تاثیری ناراحت کننده داشته است زیرا در طول آن شب چند نفر گفتند مرا به همراه دو غریبه که یکی خانمی ملبس به شنلی خاکستری رنگ و دیگری جنتلمن با سر طاس و کت بلند مشکی بودند، دیده‌اند. چند تا از وحشت‌انگیزترین اتفاقات این خانه که مو را برتن انسان راست می‌کند برای (ماریان)، همسر کشیش(لیونل فویستر) که از تاریخ 30 اکتبر 1930 به این خانه نقل مکان نمودند افتاده است. یکی از ارواح این خانه سعی می‌کرد با ماریان ارتباط برقرار نماید و این کار را با روش عجیبی انجام می‌داد. او بر روی دیوارهای خانه نامه می‌نوشت عکس‌های این نوشته‌ها هنوز هم در دست است و در مرکز مطالعات ماوراءالطبیعه نگهداری می‌شوند. یکی از این عکس‌های شگفت‌آور آجری را نشان می‌دهد که در هوا شناور است در عکس دیگری چیزی روبان مانند در هوا معلق می‌باشد و همچنین هیئت‌های مه‌آلود اشباح. هنوز هم افراد بسیاری می‌گویند که در زمین‌های برجای مانده از خانه کشیش بارلی روح دیده و از آن عکس ‌گرفته‌اند. در جولای سال 2000 عکسی توسط یکی از گردشگران گرفته شد که هاله‌ای کروی و اسرارآمیز که به آن (اورب) می‌گویند در آن به‌طور واضحی مشخص است.
    
    برج لندن
    یکی از معروف‌ترین و ماندگارترین بناهای تاریخی دنیا برج لندن است که در عین حال یکی از پرشبح‌ترین ساختمان‌‌های دنیا نیز قلمداد می‌شود بی‌‌شک ناشی از تعداد زیاد اعدام‌ها، قتل‌ها و شکنجه‌هایی است که در هزار سال گذشته در پس دیوارهای این محل صورت گرفته است. بارها و بارها گزارش شده است که افراد مختلفی در دور و اطراف برج روح دیده‌اند. در یک نیمه شب زمستانی در سال 1957 یکی از نگهبانان از صدای برخورد یک شی‌ به سقف از جا پرید. وقتی برای پیگیری و بررسی از اتاقک بیرون رفت موجودی سفیدرنگ و بی‌‌شکل را دید که بر روی برج قرار گرفته است. مدتی بعد آنها دریافتند که (لیدی جین‌گری) در تاریخ 12 فوریه سال 1554 درهمان محل سر از بدنش جدا شد. شاید سرشناس‌ترین سکنه برج لندن روح (آن بولین) باشد. او یکی از همسران (هنری هشتم) بود که در سال 1536 در این برج سرش زیر گیوتین گذاشته شد. روح او در مواقع بی‌‌شماری دیده شده است گاهی سرش را در دست دارد و بر روی (برج سبز) یا در کلیسای سلطنتی برج قدم می‌زند. دیگر ارواح این برج، روح (هنری ششم)، (توماس بکت) و (سر والتر رالی) می‌باشند. یکی از مخوف‌ترین داستان‌های برج لندن درباره مرگ(کنتس سالیز بری) می‌باشد. این کنتس در سال 1541 به علت دست داشتن در چند جنایت (که امروزه اعتقاد بر این است که این زن بی‌‌گناه بود) به مرگ محکوم شد. وقتی که کنتس را به سوی چوبه‌دار می‌بردند او از دست سربازان گریخت و فرار کرد ولی چند لحظه بعد توسط مردی که تبرش را به سوی وی پرتاب کرد کشته شد. صحنه اعدام کنتس سالیز بری بارها توسط ارواح برج سبز نمایش داده شده و توریست‌های حاضر در برج با چشم خود آن را دیده‌اند.
    
    کوئین مری
    البته کشتی کویین مری یک خانه نیست ولی درست مثل خیلی از خانه‌های قدیمی به تسخیر ارواح درآمده است. کوئین مری که زمانی یک کشتی اقیانوس پیمای لوکس و مجلل بود، بعد از این‌که روزهای اقیانوس‌نوردی خود را پشت‌سر گذاشت، در سال 1967 توسط فردی از اهالی کالیفرنیا خریداری شده و به یک هتل تبدیل شد. پرروح‌ترین نقطه کوئین مری موتورخانه آن است. جایی که پسرک 17 ساله‌‌ای در آن طعمه آتش شد و جان خود را از دست داد. مردم بسیاری می‌گویند صدای ضربه خوردن به لوله‌ها و درهای کابین‌های این کشتی را با گوش خود شنیده‌اند. در جایی از کشتی که درحال حاضر سالن لابی هتل می‌باشد بارها بانویی سپیدپوش دیده شده است و اشباح‌ چندین کودک، استخر کشتی را به تسخیر خود درآورده‌اند. روح دختر کوچولویی که گفته می‌شود گردنش در یک حادثه در استخر شکست هنوز هم مادر و عروسکش را می‌خواهد. راهروی رختکن استخر، منطقه‌ای پر از اتفاقات غیر قابل توضیح است. مبلمان‌ها بی‌‌دلیل از جای خود حرکت می‌کنند، مردم احساس می‌کنند دستانی نامرئی آنها را لمس می‌نمایند و روح‌های ناشناسی ظاهر می‌شوند. در دماغه کشتی هرازگاهی می‌توان صدای جیغ یک روح را شنید. جیغی توام با درد که می‌گویند صدای ملوانی است که در زمان تصادف کشتی کشته شد.
    
    ویلی هاوس

    (ویلی هاوس) واقع در (سن‌ دیه‌گو) کالیفرنیا عنوان معروف‌ترین خانه ارواح ایالات متحده را به خود اختصاص داده است. این عمارت درسال 1875 توسط (توماس ویلی) برروی زمینی ساخته شد که بخشی از آن دریک گورستان قدیمی قرار داشت و از همان زمان محل عبور و مرور ارواح بود. نویسنده‌ای به نام (دوتریسی رگولا) درباره تجاربش در آن خانه می‌نویسد: (در طول چندین سال وقتی شبها در مهمانخانه مکزیکی شهر در آن سوی خیابان شام می‌خوردم، دیگر عادت کرده بودم که ببینم پنجره طبقه دوم ویلی هاوس گاهگاهی باز می‌شود. این در حالی بود که هیچکس در آن خانه زندگی نمی‌کرد و درهایش قفل بودند. آخرین باری که به آن جا رفتم احساس کردم در قسمت‌های مختلفی از آن انرژی خاصی جریان دارد. به خصوص در قسمتی که زمانی محل دادگاه شهر بود. در این قسمت احساس می‌کردم بوی کهنه سیگار در فضا پیچیده است. در راهروی اصلی بوی عطری به مشام می‌رسید که ابتدا فکر کردم مربوط به خانم راهنماست. ولی وقتی جلوتر رفتم تا با او درباره خانه صحبت کنم متوجه شدم او اصلا بوی عطر نمی‌دهد. دیگر ارواحی که در آن خانه دیده شده‌اند عبارتند از: شبح دخترکی که به‌طور اتفاقی درآن خانه حلق‌آویز و خفه شد، روح (جیم رابینسون یانکی) ، دزدی که آنقدر مردم او را با چماق زدند که در راهروی خانه جان داد و اکنون روحش در همان محل ظاهر می‌شود و خود را به توریست‌ها می‌نمایاند. دختر مو قرمز ویلی روح بعدی است او آنقدر واقعی به نظر می‌رسد که گاهی با یک بچه زنده اشتباه گرفته می‌شود. (سیبل لیک) مدیوم مشهور آمریکا می‌گوید تاکنون با چندین روح ویلی هاوس ارتباط برقرار کرده است و (هانس هولزر) شکارچی ارواح نیز ویلی هاوس را یکی از مهم‌ترین ساختمان‌های ارواح آمریکا می‌داند.
    
    کاخ سفید
    بله، عمارت بزرگ بلوار پنسیلوانیا در واشنگتن‌دی‌سی نه تنها محل زندگی رییس‌جمهور فعلی آمریکاست بلکه منزل چندین رییس‌جمهور فقید این کشور می‌باشد که هرازگاهی هوس می‌کنند سری به آن جا بزنند. هر چند که تمامی آنها سالهاست که مرده‌اند. می‌گویند پرزیدنت هریسون گاهی اوقات اتاق زیرشیروانی کاخ سفید را جستجو می‌کند و معلوم نیست به دنبال چه چیزی می‌گردد. پرزیدنت اندرو جکسون اتاق خواب خودش را در کاخ سفید هنوز هم در تسخیر خود دارد و روح (ابیگیل آدامز) همسر یکی از رییس‌جمهورها یک بار درحالی دیده می‌شود که در هوای یکی از سالن‌های کاخ سفید شناور بود و گویی چیزی را حمل می‌کرد. در این بین روحی که بیشتر از بقیه به کاخ سفید می‌آید، روح (آبراهام لینکلن) است. (النور روزولت) یک بار گفت وقتی در اتاق لینکلن در حال کار بوده حضور پرزیدنت لینکلن را به وضوح حس کرده است که به او نگاه می‌کرد.
    در زمان ریاست جمهوری روزولت یکی از کارکنان کاخ سفید می‌گفت روح لینکلن را با چشم خودش دیده است که روی لبه تختش نشسته بود و چکمه‌هایش را از پایش درمی‌آورد. یک بار دیگر و باز هم در زمان روزولت، (ویلهمینا) ملکه هلند یک شب مهمان کاخ سفید بود. او نیمه‌های شب با صدای ضربه‌ای به در اتاق از خواب بیدار شد. وقتی در را باز کرد رو به روی خود آبراهام لینکلن را دید که از درون راهرو به او خیره شده است. همسر کالوین کالیج می‌گوید چندین بار لینکلن را دیده است که دستهایش را در پشت گره کرده بود و در سالن‌ بیضوی کاخ ایستاده بود و از پنجره‌ بیرون را تماشا می‌کرد.
    
     پل امیلی
    پل امیلی پلی کوچک، سرپوشیده و تاریخی در منطقه (استو) در (ورمونت) است که خیلی‌ها سعی می‌کنند شبها از آن عبور نکنند. می‌گویند روحی به نام (امیلی) این پل را به تسخیر خود درآورده است. کار این روح فقط این نیست که درون اتاقک پل ظاهر شود و خود را به زندگان نشان بدهد بلکه او روحی ترسناک است و کارهای وحشت‌آوری انجام می‌دهد. به‌طور مثال اتومبیل‌ها را به شدت تکان می‌دهد و صورت قربانیان خود را با ناخن‌های نامرئی‌اش می‌خراشد. 150 سال است که اسبها و اتومبیل‌هایی که از این پل می‌گذرند خراشیده می‌شوند. مردم صدای زنی را می‌شنوند و هیکل روح مانندی را می‌بینند و شاهد ظهور نورهای عجیبی می‌شوند ولی در عکس‌های گرفته شده از پل امیلی چیزی جز نورهای گوی مانند (اورب) دیده نمی‌شود. داستان‌های متفاوتی درباره پل امیلی برسر زبان‌هاست. از دختر عاشقی که 150 سال پیش به‌خاطر محبوبش خود را بر روی پل حلق‌آویز کرد تا زنی که در دهه 1970 برای ترساندن بچه‌هایش این افسانه را سرهم کرد. ولی موسسه تحقیقاتی ماوراءالطبیعه آمریکا پس از بررسی این پل زیبا با دستگاه‌های پیشرفته به این نتیجه رسید که داستان‌های ارواح مردم چندان هم بی‌‌ربط نیستند و درون پل مسلما در تسخیر یک یا چند روح می‌باشد. روحی که صدای کشیده شدن ناخن‌هایش بر روی دیوارهای چوبی اتاقک روی پل، تن انسان را به رعشه وا می‌دارد
86/2/25::: 6:24 ع
نظر()
  
  

                                        یانگوم بانوی اول آشپزخانه


    
    
    
    جمعه شب‌ها از شبکه دوم تلویزیون مجموعه‌ای پخش می‌‌شود به نام (جواهری در قصر) که طرفداران زیادی را پای جعبه جادویی کشیده است، می‌خواهم  از نقش اول، این مجموعه یعنی (یانگوم) برایتان بنویسم، او کیست؟ کجا به دنیا آمده و یک بیوگرافی از زندگی‌اش...

    (لی‌یونگ آئی) بازیگر 36 ساله نقش (یانگوم)، یک هنرپیشه معروف و خوشنام کره‌جنوبی است که در 31 ژانویه سال 1971 در سئول متولد شد. یونگ آئی در کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا طرفداران زیادی دارد و به همین‌‌خاطر به (بانوی اکسیژن) نیز معروف است. لی‌یونگ آئی به خاطر معصوم بودنش و بازی در سریال (جواهری در قصر) به اوج شهرت رسیده و بارها به کشورهایی همچون هنگ‌کنگ، تایوان، ژاپن و سنگاپور دعوت شده است و استقبال از وی به حدی بوده که این کشورها مجبور شدند برنامه مصاحبه‌ او را در بزرگ‌ترین سالن‌های خود برگزار کنند. لی‌یونگ‌آئی علاوه بر بازیگری در امور خیریه نیز فعالیت دارد. او در سال 1997 به عنوان سفیر NGO به اتیوپی سفر کرد تا فقر و بیماری آن‌جا را از نزدیک ببیند و در سال 1999به صحرای تار در هندوستان رفت تا با پایین‌ترین قبایل آن کشور ملاقات کند.
    یونگ‌آئی در سال 2006 تجارب خود و خاطراتش از این دو سفر را در کتابی تحت عنوان (ویژه‌ترین عشق) چاپ کرد و تمام درآمد حاصل از آن را صرف امور خیریه کرد. از سال 2004 که یونگ آئی سفیر یونیسف شد، بارها به ساخت مدرسه و بیمارستان کمک کرد و یک مدرسه دخترانه هم به اسم او در چین شروع به کار کرد.
    او در کتاب خود که در سال 2006 به چاپ رساند، از شرح و حال زندگی و چگونه هنرپیشه شدنش مطلب نوشت.او می‌گوید: برای اولین‌بار در سال 1991 در یک آگهی تبلیغاتی شکلات شرکت کرد و بعد تصمیم گرفتم در رشته بازیگری ادامه تحصیل دهم. وی مشکل‌ترین نقش خود را بازی در سریال جواهری در قصر و نقش (دائه یانگوم) و پس از آن نقش کاملا متفاوت در فیلم (همدردی با خانم ونجنس) می‌‌داند. او می‌‌گوید: هرگز نمی‌‌خواهم یک حس از زندگی من بیرون برود و آن بازی با تمام وجود است.لی‌یونگ آئی در سال 2005 و در فستیوال فیلم اژدهای آبی، برنده جایزه بهترین هنرپیشه زن و در سال 2006 به خاطر بازی در فیلم (همدردی با خانم ونجنس) برنده جایزه هنری (بک‌سنگ) شد.او مدتی مدل تبلیغاتی شرکت LG شد و در ژانویه سال 2007 به‌خاطر موفقیت در جلب مشتری از سوی این شرکت نشان افتخار دریافت کرد. لی‌یونگ آئی سرگرمی‌های خاص خود را دارد که از جمله می‌‌توان به علاقه او به آواز‌خوانی، شنا، اسب‌سواری و نواختن پیانو اشاره کرد. در ضمن او به زبان‌های کره‌ای، انگلیسی و آلمانی تسلط کامل دارد.
    
    یک افسانه
    جواهری در قصر، در سال 2003 برای شبکه MBC در کره‌جنوبی ساخته شد. این سریال گاه با نام‌های (یانگوم بزرگ) یا (دائه یانگوم) در کشورهای مختلف پخش شده و 54 قسمت می‌باشد. ساخت و تولید این سریال مدت یک سال طول کشید که البته برای یک سریال طولانی، زمان کوتاهی است. این سریال بر اساس زندگی یک شخصیت تاریخی در زمان سلسله )goseon( است و درباره اولین پزشک زن سلطنتی این خاندان ساخته شده است.
    نام واقعی سریال که به گفته خود کره‌ای‌ها بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده، (دایی یانگ گیوم) است به معنی (یانگوم بزرگ.) موضوع اصلی این سریال درباره پشتکار یانگوم می‌‌باشد که در کنار آن فرهنگ سنتی کره‌جنوبی و انواع غذاها و روش پخت آنها و طب سنتی این کشور به خوبی به نمایش درآمده است. داستان جواهری در قصر در سال‌های بین 1494 و 1544 میلادی رخ می‌‌د‌هد. آغاز سریال زمانی است که ملکه مادر وقت، به دستور امپراطور و توسط یک گروه از افسران گارد مسموم می‌‌شود. در زمان بازگشت برای یکی از افسران به نام (سوچون سو) اتفاقی رخ می‌‌دهد، ولی به وسیله یک راهب نجات می‌‌یابد. راهب به افسر می‌‌گوید که سه زن در زندگی او نقش مهمی دارند. اول زنی که این افسر سبب مرگ او می‌‌شود. دوم زنی که او جانش را نجات می‌‌دهد، اما در آخر باز هم موجب مرگ او می‌‌شود و سوم زنی که عامل مرگ افسر است، ولی جان انسان‌های بسیاری را نجات خواهد داد. بعدها مشخص می‌‌شود که این سه زن، ملکه مادر، مادر یانگوم و خود او هستند. از سوی دیگر (بانو پارک)، بانوی آشپزخانه سلطنتی به چشم خود می‌‌بیند که (بانو چویی) سم را در غذای ملکه مادر ریخته است، ولی خدمه آشپزخانه سلطنتی او را متهم به دزدی می‌‌کنند و به او سم می‌‌خورانند، اما بانو پارک توسط (بانو هن) که پادزهر را با سم مخلوط کرده نجات می‌‌یابد و سپس توسط افسر سو که از قصر رفته است، فراری داده می‌‌شود. آن دو به‌طور پنهانی در یک دهکده ازدواج می‌‌کنند و صاحب دختر باهوشی به نام یانگوم می‌‌شوند.


     چند سال بعد یانگوم که کوچک و ناآگاه بود، به همه می‌‌گوید پدرش افسر گارد سلطنتی بوده و همین صحبت‌ها باعث می‌‌شود که مامورین او را پیدا کنند. یانگوم و مادرش فرار می‌‌کنند، اما مادر یانگوم که به سختی زخمی شده است، از دنیا می‌‌رود.مادر در لحظات پایانی عمرش آرزوی خود را به یانگوم چنین گفت: (دوست دارم بانوی اول آشپزخانه سلطنتی شوی و بی‌‌عدالتی و ظلمی که به من شده است را در کتاب مخصوص بانوان دربار به ثبت برسانی.)
    بالاخره یانگوم وارد قصر شد و با نبوغ و استعداد درخشانی که داشت به پیشرفت‌های جالبی هم دست پیدا کرد.
     او دستیار (بانو هن) از بهترین دوستان مادرش می‌‌شود و به او کمک می‌‌کند تا بانوی اول آشپزخانه شود.
    توطئه‌های بانو چویی و بردارزاده‌اش (گیوم یونگ) باعث می‌‌شود که بانو هن و یانگوم به یک جزیره تبعید شوند. در آن جزیره یانگوم، (بانو هن) را از دست می‌‌دهد، ولی با زنی به نام (یانگ دوک) آشنا می‌‌شود که یک پزشک معروف است. خیلی‌ها معتقدند یانگوم اولین پزشک سلطنتی در تاریخ کره است، ولی خیلی‌ها بر این عقیده‌اند که (دائه یانگوم) فقط یک نام افسانه‌ای است. شخصیتی که از نام چند پزشک زن دربار کره‌جنوبی گرفته شده است. البته (دائه)DAE( ) یک لقب به معنای (بزرگ) است که امپراطور در آینده به یانگوم خواهد داد.
    
    تنوع غذاهای کره‌ای
    نوع غذاهای کره‌ای و ترکیب آنها به آب و هوای آن کشور مرتبط است. این کشور زمستان‌های بسیار سردی دارد و از حدود قرن هفتم تاکنون کره‌ای‌ها به این فکر افتاده‌اند که سبزیجات را جزء اصلی غذای خود کنند. آنها سبزیجات عمل آمده (نمک سود شده) خود را (یومجانگ) می‌نامند و حتی در طول زمستان که سبزیجات به سختی یافت می‌شوند، غذای اصلی آنها را تشکیل می‌دهند. آماده‌سازی مواد غذایی در آشپزی کره‌ای از قدیم اهمیت بسیاری داشته است و حتی امروزه نیز با وجود آپارتمان‌ها و آشپزخانه‌های مجهز، باز هم سبزیجات نمک سود شده را در خانه نگهداری می‌کنند. یکی از مهم‌ترین غذاهای کره‌ای که پس از پخش سریال جواهری در قصر، در کشورهای همسایه از جمله فیلیپین رواج پیدا کرد و مورد استقبال قرار گرفت (کیم چی) نام دارد. ماده اصلی این غذای اصیل کره‌ای کلم و سبزیجات نمک سود شده و ترش شده است که از قرن دوازدهم وارد برنامه غذایی مردم این کشور شده. تربچه، خیار و قارچ از دیگر مواد این غذا هستند. کره‌ای‌ها می‌گویند تا قرن هفدهم 11 نوع (کیم چی) پخته می‌شده و در برخی از آنها به جای سبزیجات از میوه‌جات و ماهی استفاده می‌شده است. پس از پخش سریال جواهری در قصر، علاقه به غذاهای کره‌ای بیشتر شد، به طوری که توریست‌هایی که از کشورهای دیگر شرق آسیا به کره‌جنوبی می‌روند، به دنبال چشیدن مزه این غذاها هستند.
    چندی پیش نمایشگاه غذاهای سلطنتی کره‌جنوبی در شهر Bexco افتتاح شد. در این نمایشگاه انواع غذاهای ویژه دربار کره‌جنوبی در معرض دید علاقه‌مندان و به ویژه شرکت‌کنندگان در اجلاس اپک که در این شهر برگزار شده بود، قرار گرفت. یک خبرنگار تایوانی که از این نمایشگاه دیدن کرده است، می‌گوید: ( )ttock(کیک برنج) بسیار خوشمزه است و طریقه پخت آن نیز خیلی جالب می‌باشد، زیرا از لوبیای قرمز و برنج به هم نچسبیده درست می‌شود. از دیگر غذاهای خوشمزه این جا (توک بوکی) سلطنتی است. این غذا مخلوط کیک برنج و سبزیجات به علاوه گوشت آغشته به سس سویا و گریل شده، همراه با قارچ است. در واقع این غذا نوعی اسنک (تنقلات) کره‌ای شیرین و ادویه‌دار با سس فلفل قرمز است. این خبرنگار می‌افزاید (از وقتی سریال جواهری در قصر در تایوان پخش شد، مردم علاقه‌مند به غذاهای کره‌ای شدند.
    باید بگویم هماهنگی بین مصرف سبزیجات و گوشت در برنامه غذایی آنها جالب توجه است.) یکی از برگزارکنندگان این نمایشگاه می‌گوید: امپراطورهای این کشور به غذا اهمیت زیادی می‌دادند. آنها با مصرف غذاهای رنگارنگ می‌فهمیدند مردم چه می‌خورند و محصولات آن سال خوب بوده یا نه. امپراطور روزی پنج وعده غذا می‌خورد که دو تا از آنها در ساعت ده صبح و پنج بعدازظهر سرو می‌شده‌ و به آن (سورا) می‌گفتند.
    در وعده‌های (سورا) 12 ظرف غذای مختلف و یک کاسه برنج سرو می‌شده و در کنار آن یک ظرف (کیم چی) و چند نوع شوربا نیز قرار داشته است. غذاهای پادشاه همیشه در کاسه‌های نقره و قاشق و چوب‌های مخصوص سرو می‌شد و این ظروف به گونه‌ای ساخته شده بودند که اگر در غذا زهر ریخته می‌شد، رنگ آنها تغییر می‌کرد.

منبع : ksabz
    


86/2/25::: 6:15 ع
نظر()
  
  

                                   نام آوران چه کاره بودند؟


    
    
    
    آیا تاکنون فکر کرده‌اید شخصیت‌های نام‌آور دنیا که همه آنها را می‌‌شناسند و اغلب از ثروتمند‌ترین‌های جهان هستند کار خود را با چه شغلی آغاز کردند و در ابتدا چه کاره بودند؟ بسیاری از آنها شغل‌هایی داشتند که هیچ ارتباطی با حرفه کنونی‌شان نداشت و بعضی دیگر به کارهایی آنچنان ابتدایی می‌‌پرداختند که برخی از ما انسان‌های گمنام و معمولی، انجام آن را دون شان خود می‌‌دانیم.


    (راد استوارت:) خواننده سرشناس انگلیسی در های‌گیت در شمال لندن به دنیا آمد و پدر و مادرش روزنامه‌فروشی داشتند. راد استوارت مدتی با باشگاه‌های (سلتیک) و (برنت فورد) کار می‌‌کرد بعد (گورکن) شد. در اوایل دهه شصت با (ویز جونز) خواننده فولکور آشنا شد و به موسیقی روی آورد و یک خواننده خیابانی شد. او دور اروپا سفر می‌‌کرد و آواز می‌‌خواند و پول جمع می‌‌کرد. جالب است بدانید که یک بار به جرم ولگردی از اسپانیا اخراج شد.
    (مایکل دل:) موسس و رییس شرکت سهامی کامپیوتری DELL در یک رستوران چینی ظرفشور بود و ساعتی 2/5 دلار دستمزد می‌‌گرفت. او از این تجربه‌اش به نیکی یاد می‌‌کند و می‌‌گوید: (بهترین بخش آن دوران، عقل و منطق صاحب رستوران بود و اگر کمی زودتر به رستوران می‌‌رفتم می‌‌توانستم نهایت استفاده را از او بکنم. او به کارش افتخار می‌‌کرد و به هر کسی که از در رستورانش وارد می‌‌شد اهمیت می‌‌داد.
    _ _ _
    شون (دیدی) کومبز: هنرپیشه و خواننده آمریکایی (روزنامه‌ پخش‌کن) بود. در آن زمان او دوازده سال داشت و شاید هرگز فکر نمی‌‌کرد این شغل آغازی برای رسیدن به وضعیت کنونی اوست. او از همان ابتدا بلند پرواز بود.
    (پول پوت:) کامبوجی قبل از این‌که یک خیانت‌کار جنگی معروف و جهانی شود، (سالوت سار) نام داشت. او در جوانی در رشته نجاری و مهندسی رادیو تحصیل می‌‌کرد و بالاخره یک (معلم) شد و در یک مدرسه خصوصی در (پنوم پنه) تدریس می‌‌کرد ولی به خاطر گرایش به کمونیسم اخراج شد. پس از آن او نام خود را به (پول‌پوت) تغییر داد و عضو فدایی حزب کمونیسم کامبوج شد. سال‌ها بعد او فرمانده ارتش (خمر سرخ) بود و در چهار سال حکمرانی بیش از یک میلیون کامبوجی را کشت.
    (اوپرا وینفری:) مجری سرشناس آمریکایی در (می‌‌سی‌سی‌پی) به دنیا آمد. پدر و مادرش بیش از حد جوان بودند و به همین خاطر مادربزرگش به او رسیدگی می‌‌کرد. او از سه سالگی خواندن و نوشتن را به اوپرا آموخت و او را به کلیسای محلی فرستاد. او می‌‌توانست آیات انجیل را به خوبی از حفظ بخواند. در شانزده سالگی یک روز در مسابقه رادیویی شرکت کرد و برنده یک ساعت مچی شد. وقتی برای گرفتن جایزه خود به ایستگاه رادیویی شهر رفت، مطلبی را برای تهیه‌کنندگان خواند و از همان زمان با حقوق صد دلار در هفته به عنوان (خبرنگار) استخدام شد.
    (تری هچر:) هنرپیشه هالیوود در پنج سالگی توسط شوهر خاله‌اش مورد آزار قرار گرفت و به همین‌خاطر مبتلا به مشکلات روحی شد. وقتی کمی بزرگ‌تر شد به تحصیل در رشته بازیگری پرداخت ولی اولین شغل هچر در سال 1984 شغلی عجیب بود. او (تشویق‌کننده) تیم راگبی (سان فرانسیسکو )49 بود و به خاطر آن پول می‌‌گرفت.
    (آدولف هیتلر:) در کودکی به مدرسه کلیسا می‌‌رفت و آرزو داشت کشیش بشود ولی در سال 1903 و پس از مرگ پدر از مدرسه بیرون انداخته شد. سپس به رشته هنر پرداخت ولی به دلیل بدقول بودن دو بار از آکادمی هنرهای زیبای وین اخراج شد. آدلف خسته، تنها، جوان و غمگین شب‌ها را در پانسیون می‌‌گذراند و برای پول درآوردن (نقاشی) می‌‌کرد و کارت پستال می‌‌کشید. اگر جنگ جهانی اول شروع نمی‌‌شد شاید او یک نقاش شکست‌خورده می‌‌شد.
     ولی پس از شروع جنگ هیتلر قلم را کنار گذاشت و اسلحه به دست گرفت و به ارتش آلمان پیوست. او آنقدر از جنگ لذت می‌‌برد که چند سال بعد تصمیم گرفت یک جنگ دیگر به راه بیندازد.
    (سیلوستر استالونه:) همیشه آدم خشنی بود. او زمانی (جاروکش قفس شیرها) بود. در پانزده سالگی همکلاسی‌هایش می‌‌گفتند او بیش از همه احتمال دارد که زندگیش را روی صندلی الکتریکی به پایان برساند. او بعدها با فیلم (راکی) به شهرت جهانی دست یافت.
    (دن براون) نویسنده رمان معروف (رمز داوینچی) که قبل از ساخته شدن، فیلم آن به زبان‌های مختلف ترجمه شده بود، در یک دبیرستان به (تدریس) مشغول بود.
    (جنیفر لوپز:) مدتها قبل از آن‌که به خوانندگی روی آورد و تبدیل به یک ستاره شود هر روز لباس ساده‌ای بر تن می‌‌کرد و به دادگستری می‌‌رفت تا به شغل خود بپردازد چون او یک (مشاور قضایی) بود.
    (بنیتو موسولینی:) دیکتاتور فاشیست ایتالیایی برای یک روزنامه کار می‌‌کرد و داستان دنباله‌دار می‌‌نوشت. یکی از داستان‌های او (معشوقه کاردینال) نام داشت که داستان اندوهبار یک کاردینال قرن هفدهمی و معشوقه‌اش را بیان می‌‌کرد.
    (فیدل کاسترو:) شایع است که (فیدل کاسترو) رهبر کوبا (بیسبالیست) بود و برای یکی از تیم‌های مهم لیگ آمریکا بازی می‌‌کرد ولی این گفته اشتباه‌است. حقیقت این است که کاسترو فقط در دوران دانشگاه و آن هم در حد معمولی بیسبال کار می‌‌کرد. او در سال 1946 در مسابقات بیسبال دانشگاه‌های حقوق هاوانا مسئول پرتاپ توپ بود و آن کار ساده را هم بد انجام میداد. نکته این‌جاست که به گفته خودش به دانشگاه نرفته بود که توپ بازی کند بلکه رفته بود تا علم (حقوق) بیاموزد.
     (بیل گیتس:) در عمارت کنگره واشنگتن (پادو) بود.
     (ویلیام واتکینز:) رییس فعلی تکنولوژی Seagate در شیفت شب یک بیمارستان روانی کار می‌‌کرد. کار او این بود که مراقب بیمارانی که از کنترل خارج می‌‌شدند باشد.
    (بیل موری:) کمدین آمریکایی بیرون یک بقالی می‌‌ایستاد و شاه بلوط می‌‌فروخت. او مدتی نیز پیتزا‌فروشی کرده است.
    (راش لیمبو:) مجری معروف رادیویی آمریکا کفش واکس می‌‌زد.
    (رابین ویلیامز:) هنرپیشه و کمدین معروف و محبوب هالیوود پانتومیم خیابانی اجرا می‌‌کرد.
    (تامی هیل فایگو:) از طراحان بنام و معروف لباس که لباس‌های طرح او امروزه بر تن بسیاری از اهالی سرشناس هالیوود دیده می‌‌شود، زمانی که هیچ فروشنده‌ای حاضر نشد شلوارهای جین طرح او را در مغازه‌اش بگذارد و به فروش برساند در کنار خیابان و پشت یک وانت آنها را می‌‌فروخت.
    (جری سینفلد:) کمدین، هنرپیشه و نویسنده آمریکایی تلفنی لامپ می‌‌فروخت.
    (دمی مور:) که سال‌هاست دوستدارانش برای گرفتن امضا از او هم به او دسترسی ندارند؛ زمانی برای یک مغازه ظروف کرایه کار می‌‌کرد.
    (جنیفر انیستون:) پیش‌خدمت رستوران بود.
    (براد پیت) شوهر سابق جنیفر انیستون و همسر فعلی آنجلینا جولی یخچال حمل می‌‌‌کرد.
    (گارت بروکس:) چند ماه قبل از این‌که رکورد جهانی را در موسیقی بشکند، فروشنده یک مغازه چکمه‌فروشی بود.
    (جک نیکلسون:) بازیگر قدیمی هالیوود در پستخانه کار می‌‌کرد.
    (استفان کینگ:) نویسنده، در یک مدرسه (سرایدار) بود و وقتی داشت کمدهای دانش‌آموزان را تمیز می‌‌کرد داستان اولین رمانش به ذهنش خطور کرد.
    (هریسون فورد:) نجاری میکرد و به این کار خیلی علاقه داشت. او هنوز هم هر وقت فرصتی داشته باشد به چوب و نجاری روی می‌‌آورد.

منبع :ksabz


86/2/25::: 6:8 ع
نظر()
  
  

جواهری در قصر یا Jewel in the Palace

مقدمه: سریال جواهری در قصر که چند قسمتی از پخش آن در ایران می گذرد هر جمعه شب ساعت ۹:۳۰ از شبکه ی دوم سیما پخش، و شنبه ساعت ۱۲:۴۵ تکرار می شود. با توجه به علاقه ی بسیاری که به این سریال دارم، مقاله ای در مورد پیشینه ی تاریخی، بازیگران، داستان و لینک های مربوط به این سریال جمع آوری کرده ام. امیدوارم مورد توجه دوستان عزیز قرار بگیرد.

۱          شناسنامه ی سریال:

سال و محل تولید: این سریال محصول کشور کره ی جنوبی بوده و برای نمایش در شبکه ی کره ای MBC تولید شده است. مراحل تولید آن در 15 سپتامبر 2003 آغاز و در 30 مارس 2004 پایان یافته است.

عنوان: عنوان این سریال که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است، «دائی یانگ گیوم» (Dae Jang Geum) می باشد. این فیلم در کشورهای انگلیسی زبان با نام Jewel In the Palace که در زبان فارسی معادل «جواهری در قصر» می باشد به نمایش در آمده است.

کارگردان و بازیگران: کارگردان این سریال لی بیونگ هون (Lee Byoung-hoon) و بازیگر اصلی آن «لی یونگ آئی» (Lee Young-ae) در نقش یان گوم می باشد. جی جین هی (Ji Jin-hee) ، پارک ایون های (Park Eun-hye) و هونگ ری نا (Hong Ri-na) از دیگر بازیگران این سریال می باشند.

ژانر: بر اساس دسته بندی IMDb این سریال در ژانر درام (Drama) قرار می گیرد و بر اساس دسته بندی ویکی پدیا ژانر آن درام، تاریخی (Historical) و سوآپ اپرا (Soap Opera) می باشد. تعریف درام بر اساس فرهنگ لغت جیبی افشار عبارت است از: «فیلمنامه ای جدی که در آن هر رویدادی، خواه غم انگیز یا خنده دار، وجود داشته باشد، بی آنکه به آن شکل کمدی یا تراژدی بدهد.»  و تعریف Soap Opera در فرهنگ لغت آکسفورد عبارت است از: «داستانی در مورد زندگی گروهی از مردم، که در تلویزیون یا رادیو، هر روز یا هر چند روز یک بار پخش می شود.»

تعداد قسمت های سریال: سریال جواهری در قصر در 54 قسمت یک ساعتی تهیه شده است. سریال دوبله شده برای سیمای ایران در ۵۰ قسمت آماده ی نمایش شده است.

۲          محبوبیت سریال در جهان:

سریال جواهری در قصر که از آن با عنوان «Most Popular Korean Drama of All Time» و «Forever Popular Korean Drama» به معنای «محبوبیت ترین درام کره ای تمام دوران» یاد می کنند یکی از پرطرفدارترین سریال های تاریخ این کشور می باشد. حتی دایرةالمعارف ویکی پدیا که به عنوان یکی از بی طرف ترین منابع اطلاعاتی جهان شناخته می شود از این سریال با همین عنوان یاد کرده است. (منبع 1 ، منبع 2 ، منبع 3)

همچنین در یک نظرسنجی که در تاریخ 11/1/2007 (هفت روز پیش از ترجمه مقاله) در بین 3000 هزار شرکت کننده ی ژاپنی برای تعیین برترین فیلم و سریال کره ای برگذار شد این سریال با 36% آرا رتبه ی اول و «زمستان سوناتا» با 19% آرا دوم شد. (منبع)

امتیاز کاربران به این سریال در سایت IMDb (تا این لحظه) برابر با 8.9 از ۱۰ است و این در حالی است که محبوب ترین فیلم این سایت امتیازی برابر با 9.1 دارد. (منبع) اگر می خواهید به این سریال رای بدهید باید ابتدا به عضویت در سایت IMDb در آیید.

همچنین در سایت سیمای ایران نیز این فیلم تا به حال با مجموع 164 هزار و 195 رای در رتبه ی دوم سریال ها و فیلم های حال حاضر سیمای ایران قرار دارد. (منبع) برای رای دادن به این سریال می توانید از لینک های پایان مقاله بهره ببرید.

۳          آشنایی با لی یونگ آئی ، بازیگر نقش یانگوم:

سال تولد: 31 ژانویه 1971 - محل تولد: سئول

قد: 165 سانتی متر - وزن: ۴۸ کیلوگرم - گروه خونی: AB

سرگرمی ها: خوانندگی، شنا، اسب سواری و نواختن پیانو

زبان: مسلط به زبان های انگلیسی، کره ای و آلمانی

خلاصه ی بیوگرافی: لی یونگ آئی یکی از مشهورترین بازیگران کره ی جنوبی است که طرفداران بسیاری در شمار فراوانی از کشورهای جهان و به خصوص کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا دارد. یونگ آئی لقب «دختر اکسیژن» (Oxygen Lady) را پس از اولین حضور خود در تلویزیون (به عنوان مدل) به دست آورد. او اوج شهرت و محبوبیت خود را در بین کشورهای شرقی آسیا، پس از ایفای نقش در سریال جواهری در قصر کسب کرد. در هنگام پخش آخرین قسمت این سریال در هنگ کنگ، بیش از نیمی از کل جمعیت این کشور پای تلویزیون های خود بودند. در چین صدها میلیون تماشاگر برای مشاهده ی این سریال که نیمه شب ها پخش می شد، بیدار می ماندند.

پس از بازی در این سریال از لی یونگ آئی برای سفر به کشورهای مختلف از قبیل سنگاپور، چین، هنگ هنگ، تایوان و ژاپن دعوت به عمل آمد. جمعیت طرفداران در این سفرها شگفت انگیز بود. در ژاپن شبکه ی NHK که بیش از 10 شبکه ی تلویزیونی و رادیویی بزرگ را در ژاپن و سراسر جهان در زیرمجموعه ی خود دارد، پس از 12 سال برای اولین بار از تالار خود برای پذیرایی از یونگ آئی بهره برد. در چین یک مدرسه پس از کمک های مالی یونگ آئی به این مدرسه، نام خود را به مدرسه ی ابتدایی لی یونگ آئی تغییر داد.

لی یونگ آئی برنده ی جایزه ی بهترین بازیگر سال در جشنواره ی بلو دراگون در سال 2005 و جایزه ی بهترین بازیگر زن در جشنواره ی بیکسنگ آرت سال 2006 برای آخرین فیلم خود «همدردی برای بانو گیوم جا» (Sympathy For Lady Vengeance) می باشد.

۴          پیشینه ی تاریخی:

«اگر می خواهید داستان سریال مشخص نشده و سریال لوث نشود این قسمت را نخوانید.»

یانگوم (نقش اول سریال) یک شخصیت حقیقی است که چند سند تاریخی مبهم و ناکامل از حیات وی در طول فرمانروایی پادشاهان سلسله ی Joseon خبر می دهند. اطلاعات این اسناد بسیار سطحی و گذرا است و بنابراین، اطلاعات چندانی از شرح زندگی یانگوم در دست نیست.

بر اساس این اسناد، پادشاه جیانگ یونگ به سبب دانش پزشکی یانگوم و برای قدردانی از وی، مقام پزشک خاندان سلطنتی را به وی پیشنهاد می کند و برای اولین بار در تاریخ این کشور یک زن به این مقام دست می یابد.

از این پس است که یانگوم که توانسته بود بر مقام اجتماعی ضعیف خود به عنوان یک دختر سطح پایین در نظام اجتماعی مردانه و تبعیضات اجتماعی غلبه کند، صاحب سومین مقام برتر درباری (پزشک سلطنتی) می شود. لقب دائی (Dae) به معنای بزرگ بعد از این ماجرا به وی اهدا و نام وی به Dae Jang Geum یعنی یانگوم بزرگ تغییر می یابد.

پژوهشگران هنوز بر سر این مسئله که یانگوم یک شخصیت حقیقی است یا تجسمی افسانه ای است از زنان بزرگی که در رشد مقام اجتماعی زنان نقشی ایفا کرده اند و نام آنها برای همیشه به فراموشی سپرده شده است به توافق نرسیده اند. اگر یانگوم یک شخصیت حقیقی باشد ارزش حقیقی کار او وقتی مشخص می شود که بدانیم از آن پس (سال 1600 میلادی) تا به امروز (سال 2007 میلادی) هیچ زنی نتوانسته است به مقام پزشک درباری یا پزشک ریاست جمهوری در این کشور دست یابد.

۵          منابع این مقاله و لینک هایی برای مطالعه ی بیشتر:

رای دادن به سریال:

1- عضویت در سایت IMDb .

2- صفحه ی ارسال رای برای سریال جواهری در قصر در سایت IMDb . (ابتدا باید در سایت عضو شوید.)

3- صفحه ی ارسال رای برای سریال جواهری در قصر در سایت سیمای ایران.

معرفی سریال:

1- پروفایل فیلم در سایت IMDb . (انگلیسی)

2- مقاله ی «Jewel In the Palace» در ویکی پدیا. (انگلیسی)

3- شرحی بر زندگی یانگوم و پیشینه ی تاریخی سریال در ویکی پدیا. (انگلیسی)

سازندگان سریال:

1- سایت رسمی لی یونگ آئی بازیگر نقش یانگوم. (به دو زبان انگلیسی و کره ای)

2- زندگی نامه ی لی یونگ آئی بازیگر نقش یانگوم در سایت ویکی پدیا. (انگلیسی)

3- معرفی فیلم در سایت شرکت imbc ، سازنده ی فیلم. (کره ای)

طرفداران سریال:

1- وبلاگ Dae Jang Geum . (انگلیسی)

2- وبلاگ جواهری در قصر. (فارسی)

3- مبحث «جواهری در قصر» در سایت پرشین تولز. (فارسی)

۴- فوروم (انجمن) طرفداران سریال جواهری در قصر به همراه رول پلیینگ (ایفای نقش) . (فارسی)

دیگر لینک ها:

1- قالب (Theme) سریال جواهری در قصر برای تلفن همراه (موبایل) .

۲- تصاویر (Photo) سریال جواهری در قصر در سایت رسمی آن.

۳- نظرسنجی برای فروش DVD دوبله شده ی سریال.

منبع :.bblog.mihanblog


86/2/1::: 10:38 ص
نظر()
  
  

                                              عجیب ترین مردان دنیا


    
    
    
    سربازی که 28 سال مخفی شد

    <شوییچی یوکویی> سربازی بود که در سال 1941 به ارتش امپراطوری ژاپن احضار و کمی پس از آن به <گوام> منتقل شد. در سال 1944 وقتی نیروهای آمریکایی جزیره گوام را تسخیر کردند، یوکویی از ترس کشته شدن به جنگل رفت و در آن جا پنهان شد. روز 24 ژانویه سال 1972 یوکویی توسط دو تن از ساکنان آن محل در یکی از نواحی دوردست <گوام> پیدا شد. در مدت 28 سال در یک غار زیرزمینی که خودش آن را کنده بود مخفی مانده بود و با وجود اینکه مدتها پس از پایان جنگ جهانی دوم اعلامیه آن را در نزدیکی غار خود پیدا کرده بود ولی باز هم می‌‌ترسید از مخفیگاهش بیرون بیاید. او پس از بازگشت به ژاپن در حالیکه تپانچه زنگ‌زده خود را به کمرش بسته بود گفت: <واقعا عجیب است که من پس از این همه سال زنده از جنگل بیرون آمده‌ام.>
    
    
    
    خـزنده انســان‌نمــا

    <دیوید ایکه> قبلا یک فوتبالیست حرفه‌ای بود و در شبکه تلویزیونی بی‌‌بی‌‌سی برنامه ورزشی اجرا می‌‌کرد و البته سخنگوی ملی حزب سبز بریتانیا نیز بود. او از سال 1990 تمام هم و غم خود را بر روی یک تحقیق گذاشت. تحقیقی که خود <ایکه> نام آن را <تحقیق تمام وقت بر روی خزندگان، کسانی که یا چیزهایی که بر دنیا حکومت می‌‌کنند> گذاشته است.او همیشه فقط لباس‌های فیروزه‌ای رنگ می‌‌پوشد و معتقد است دنیا به دست یک گروه اسرارآمیز به نام <الیت‌ها> اداره می‌‌شود. به گفته او <الیت‌ها> گونه‌ای از خزندگان انسان‌نما هستند که در زمان‌های باستان به عنوان < انجمن برادران بابیلونی> معروف بودند و در عصر حاضر <جورج دبلیوبوش> ، <ملکه الیزابت دوم> و <کریس کریستوفرسون> از اعضای آن هستند. او می‌‌گوید: نسل‌های فعلی این خزندگان به کودک‌آزاری و شیطان‌پرستی می‌‌پردازند. او نویسنده پانزده کتاب است و نظرات و عقاید خود را در این کتاب‌ها به تفصیل توضیح داده است. <ایکه> در سال 1999 پس از یک سخنرانی پنج ساعته در دانشگاه تورنتو مورد تشویق و ستایش شدید دانشجویان آن دانشگاه قرار گرفت.
    
    
    
    
    مـردی کـه رسمـا مـرده بــود

    <لعل بیهاری> متولد سال 1961 یک کشاورز از منطقه <اوتارپرادش> هندوستان است. او ظاهرا یک انسان معمولی است ولی یک تفاوت عمده با دیگران دارد و آن اینکه <بیهاری> از سال 1976 تا 1994 یعنی مدت هجده سال از نظر دولت مرده بود. او انجمن <مرتیک سنگ> یا <انجمن مردگان> را در <اوتار پرادش> تاسیس کرد و مدت هجده سال با نظام بروکراسی دولت هند جنگید تا بالاخره در سال 1994 میلادی توانست ثابت کند هنوز زنده است.در سال 1974 وقتی <لعل بیهاری> تصمیم گرفت از بانک وام بگیرد، تازه فهمید که از نظر دولت مرده است.
    عموی بیهاری به یکی از کارمندان دولتی رشوه داده بود تا نام او را در میان مردگان بنویسد و بدین ترتیب می‌‌خواست ملک و املاک بیهاری را تصاحب کند. مدتی بعد بیهاری دریافت که او تنها کسی نیست که این وضعیت را دارد و حداقل صد نفر دیگر مثل او مرده قلمداد می‌شدند. همان وقت بود که تصمیم گرفت انجمن <مرتیک ‌سنگ> را تاسیس کند.
    او و بسیاری از اعضای این انجمن در خطر کشته‌شدن بودند زیرا خویشاوندانشان به‌خاطر دارایی‌هایشان نمی‌خواستند آنها زنده بمانند. بیهاری بالاخره توانست به حق خود برسد ولی هم‌اکنون این انجمن بیش از بیست‌هزار عضو دارد که همگی هندی هستند آنها توانسته‌اند هویت چهار نفر از این بیست‌هزار نفر را اثبات کنند. بیهاری در سال 2004 کاندیدای انتخابات پارلمان <لعل گنگ> شد.
    
    
    
    او همـه‌چیـزمی خورد

     <میشل لوتیتو> متولد پانزده ژوئن سال 1950 یک مرد فرانسوی است. لوتیتو که در شهر <گرین ویل> به دنیا آمده است به خاطر خوردن اشیای غیرقابل هضم مشهور شده و در کشور خود با لقب<موسیو مانگتو> به معنای <آقای همه‌چیزخوار> معروف می‌‌باشد. او برای مردم برنامه اجرا می‌‌کند و در برابر چشمان حیرت زده آنها همه نوع فلز، شیشه، پلاستیک و چیزهایی از این قبیل را می‌‌خورد. او تاکنون چندین دوچرخه و تلویزیون را در کنار اشیای کوچک‌تر خورده است. لوتیتو ابتدا اجزای این وسایل را از هم جدا می‌‌کند و سپس آنها را تکه‌تکه و به راحتی قورت می‌‌دهد.
    لوتیتو خوردن وسایل غیرمعمول را از کودکی آغاز کرده بود و از سال 1966 یعنی از شانزده سالگی تا کنون برای مردم برنامه اجرا می‌‌کند. لوتیتو تاکنون به‌خاطر این رژیم غذایی عجیب خود احساس بیماری نکرده و حتی پس از خوردن مواد مسمومیت‌‌زا هم مریض نشده است. او در هنگام اجرای برنامه به طور متوسط روزی یک کیلوگرم وسایل غیرقابل هضم می‌‌خورد و قبل از صرف این غذای غیرمتعارف مقداری روغن معدنی تناول می‌‌نماید. در طول خوردن آنها نیز مقداری زیادی آب می‌‌نوشد. به نظر می‌‌رسد که ضخامت دیواره معده و روده‌های لوتیتو دو برابر یا حتی چند برابر مردم عادی است و اسیدهای معده‌اش آنقدر قوی هستند که می‌‌توانند غذاهای فلزی او را هضم کنند.
    
    
    
    
    ‌_ صد و چهل سال عمر


    <یوشیرو ناکاماتسو> که روز بیست و ششم ژوئن سال 1928 به دنیا آمده یک پزشک می‌‌باشد. او همچنین یک مخترع ژاپنی است که ادعا می‌‌کند رکورد بیشترین تعداد اختراعات را در دنیا شکسته است و بیش از سه هزار اختراع از خود بر جای گذاشته که از جمله معروف‌ترین آنها <دیسک‌ فلاپی> و کفش‌های فنری <پیون پیون> می‌‌باشند.
     او در طول مدت سی‌و چهار سال از تمام وعده‌های غذایی که خورده است عکس‌برداری کرده و تمامی آنها را جزء جزء تجزیه و تحلیل نموده و خواص و مضرات تک‌تک آنها را برشمرده است. هدف اصلی ناکاماتسو از این کار عجیب که صبر و حوصله بسیاری را می‌‌طلبد علاوه بر رکوردشکنی این است که بتواند با در نظرگرفتن خاصیت‌های مختلف غذاها، بیش از صد و چهل سال عمر کند.
    
    
    
    
    _ او سه دهه نخوابید
    <تای نگوک> شصت ساله که در محله خود به نام <های> معروف است، می‌گوید: از سال 1973 پس از یک تب شدید دیگر نتوانسته بخوابد و در طول بیش از 11700 شب بی‌خوابی گوسفندهای بیشماری را شمرده ولی تاثیری در این اختلال ایجاد نشده است. او می‌گوید: <نمی‌دانم این بی‌خوابی بر روی سلامتی‌ام تاثیر گذاشته است یا خیر ولی هنوز هم مثل دیگران سالم هستم و می‌توانم مزرعه‌ام را اداره کنم.>
    یکی از همسایگان نگوک برای اثبات سلامتی او می‌گوید: <او می‌تواند پنج کیلوگرم کود را چهار کیلومتر با خود حمل کند و به خانه برگرداند.> همسر نگوک اظهار می‌دارد: <شوهرم قبلا خوب می‌خوابید ولی پس از آن تب حتی داروی خواب‌آور هم نتوانسته او را بخواباند.>
     وی در ادامه افزود: وقتی نگوک برای انجام آزمایشات پزشکی به بیمارستان شهر رفت، پزشکان گفتند او در سلامت کامل به سر می‌برد و فقط کبدش کمی ضعیف کار می‌کند. نگوک در حال حاضر در مزرعه‌ای در دامنه کوهستان زندگی می‌کند و سرگرم مزرعه‌داری و مراقبت از مرغ‌ها و خوک‌های خود است.
     او شش فرزند دارد که هر یک در خانه خود زندگی می‌کنند. او اغلب شبها اضافه‌کاری می‌کند یا برای جلوگیری از ورود دزدها نگهبانی می‌دهد. او می‌گوید: دو ماه از این شب‌های بی‌خوابی را سرگرم کندن دو استخر بزرگ برای پرورش ماهی بوده است.

منبع :ksabz


85/11/19::: 7:20 ع
نظر()
  
  

                                             پــدر مـاکــارونـی جـهــــان


    
    
    
    با دیدن یک بشقاب پر از ماکارونی تصوری از یک غذای ایتالیایی در اذهان همه به وجود می‌آید و اکثر مردم فکر می‌کنند خالق ماکارونی فردی ایتالیایی بوده است اما چنین نیست ابداع‌کننده ماکارونی یک تایوانی بود.<مومو فوکاآندو> ابداع‌کننده این غذای بین‌المللی است. او یک تایوانی است که سال‌ها در ژاپن زندگی می‌کرد و تقریبا نیم قرن پیش این غذای خوشمزه و قابل دسترس و ارزان‌قیمت را ابداع کرد تا همه اقشار مردم در کنار دیگر غذاهایشان از این غذای نشاسته‌ای نیز استفاده کنند.او تلاش زیادی برای تنوع بخشیدن به ماکارونی یا همان <نودلز> کرد. وی چند روز پیش در سن 96 سالگی چشم از جهان فرو بست. در این مقاله به زندگی این فرد مبتکر اشاره خواهیم داشت.

    
    زندگی موموفوکا آندو
    <موموفوکا آندو> در پنج مارس 1910 در یک خانواده متمول ژاپنی تایوانی‌تبار در شهر کاگی تایوان چشم به جهان گشود. در آن زمان تایوان در اشغال ژاپن بود.<موموفوکا> طعم محبت والدین را نچشید، زیرا در کودکی هر دویشان را از دست داد و یتیم شد اما ارث کلانی به او رسیده بود. از آن زمان به بعد سرپرستی <موموفوکا> به عهده مادربزرگ و پدربزرگش بود. آنها در تاینان تایوان زندگی می‌کردند لذا او به آنجا نقل مکان کرد و در دامان مهربان مادربزرگ و پدربزرگش رشد یافت.پدربزرگش یک مغازه پارچه‌فروشی و منسوجات داشت. موموفوکا پس از مدرسه به مغازه می‌رفت و پارچه می‌فروخت. کم‌کم راه و رسم خرید و فروش را یاد گرفت و با ارثی که برایش مانده بود یک شرکت واردات و صادرات پارچه در تایپه با سرمایه‌ای بالغ بر 190 هزار ین بر پا کرد.وی در آن زمان 22 ساله بود.
    موموفوکا در سال 1933 به اوزاکای ژاپن سفر کرد تا شرکتش را گسترش دهد.
    پس از جنگ جهانی دوم، موموفوکا شهروند ژاپن شد و سپس برای تکمیل تحصیلاتش به دانشگاه ریتسومیکان اوزاکا رفت. او در کنار تحصیل به کار تجارت هم مشغول بود که بخت با او یار نبود و شرکت زنجیره‌ای منسوجات او ورشکست شد.در سال 1948 یک کارخانه کوچک تولید و تصفیه نمک خوراکی در منطقه ایکه‌ای اوزاکا تاسیس کرد.
    <موموفوکا> عزمی راسخ داشت و از شکست‌ها نمی‌هراسید. در آن زمان ژاپن دوران بعد از جنگ جهانی دوم را می‌گذراند. وزارت بهداشت سعی در ترغیب مردم برای خوردن نان با آرد گندم می‌کرد و نگران وضعیت تغذیه مردم بود، زیرا آنان از لحاظ مالی استطاعت تهیه موادغذایی را نداشتند. از این رو موموفوکا به فکر افتاد و با آرد گندم رشته‌هایی شبیه ماکارونی امروزی درست کندکه به راحتی هم مردم می‌توانستند با چوب‌های مخصوص آن را میل کنند. او کارخانه‌ای کوچک و ابتدایی برای تهیه ماکارونی بر پا کرد.
    در 25 آگوست 1958 در حالی که 48 ساله بود بعد از آزمایش‌های متعدد بالاخره ماکارونی‌های فوری آماده شده را به نام chikin Ramen درست کرد که طعم مرغ می‌داد و مورد توجه همگان قرار گرفت. البته قیمت آن کمی گران بود و بسته‌ای 35 ین به فروش می‌رفت. طرز پخت آن نیز بسیار ساده بود. ماکارونی‌های نیمه پخته را در آب جوش می‌ریختند و پس از چند دقیقه غذا حاضر بود و آن را با سس می‌خوردند. در 18 سپتامبر 1971 ماکارونی‌های لیوانی هم درست شد. این نوع ماکارونی‌های پخته شده در لیوان‌های یک بار مصرف به دست مشتری‌ها داده می‌شد و با قیمت مناسب در دکه‌های خیابان‌های ژاپن به فروش می‌رفت و یک غذای مقوی و در عین حال سیرکننده بود.
    _ _ _
    وی در سال 1964 به مقام ریاست انجمن صنایع غذایی ژاپن نیز منصوب شد. او سعی می‌کرد هر روز کیفیت مواد غذایی کمپانی خود را بالا ببرد تا رضایت مردم را جلب کند.
    در سال 2004 این کمپانی بیش از هفتاد میلیارد ین ماکارونی به سراسر جهان فروخته بود. هم اکنون در همه رستوران‌های ژاپن و چین و دیگر کشورهای آسیای شرقی ماکارونی‌های موموفوکا در کاسه‌های سنتی سرو می‌شود و طرفداران زیادی دارد زیرا علاوه بر قیمت ارزان بسیار خوشمزه و مقوی است.موموفوکا برای تداوم و ماندگاری محصولاتش یک موزه در اوزاکا دایر کرد و در این موزه همه اقلام ماکارونی از ابتدایی‌ترین تا جدیدترین و در انواع مختلف و همچنین دستگاه‌های تهیه ماکارونی را در معرض دید همگان قرار داد.
    او چندین بار مدال طلا و نقره از وزارت بهداشت ژاپن برای بالا بودن کیفیت محصولات کمپانی‌اش دریافت کرد. موموفوکا در سال 2005 خود را بازنشسته کرد و خانه‌نشین شد تا به استراحت بپردازد.
    او آخرین بار یک ماه و نیم پیش به مناسبت آغاز سال نو میلادی، در جلسه‌ای با مدیران شرکتش به بحث و گفتگو نشست و در برابر دوربین خبرنگاران بشقابی پر از ماکارونی میل کرد و در پنج ژانویه 2007 یعنی پنج روز بعد از مراسم گفتگو با مدیران شرکت در سن 96 سالگی بر اثر حمله قلبی چشم از جهان فروبست و همسرش <ماساکو> و دو پسر و دخترش را تنها گذاشت.گفتنی است پس از مرگ وی بیشتر رستوران‌دارهای معروف دنیا برای او مراسم یادبود برگزار کردند اما اوضاع در ایتالیا تفاوت داشت، همه رستوران‌ها به مدت دو روزفقط ماکارونی به مشتریان خود می دادند.
85/11/19::: 7:14 ع
نظر()
  
  
                                                                          فهــم برتــر ادیـــان و اقـــوام
    
    
    
    پرونده حزب بعث عراق با اعدام صبحگاه صدام در روز عرفه سال 1427 هجری قمری مطابق با دی‌ماه 1385 هجری شمسی بسته شد. حزبی که برای اضمحلال، کشتار و تخریب امت اسلام از اقوام عرب، فارس، کرد، ترک و... با سرکردگی استعمار پیر و شیطان بزرگ‌تر انگلیس و دستیاری فرانسه، آمریکا و... تشکیل شده بود و قوم‌گرایی و نسل‌کشی و فرقه‌سازی دینی را به بالاترین حد خود رساند صدام اعدام و به جهنم واصل شد اما آیا شخصیت و خلق و خوی صدامی هم اعدام شد؟ آیا شیطان بزرگ و ابلیس اصلی هم در زیر خاک مدفون شد؟ هرگز اینطور نیست دیکتاتوری دیگر با نامی دیگر و روشی فریبنده‌تر می‌‌آید و این تنها فهم برتر امت اسلام است که می‌‌تواند حیله مکارانه دشمنان غدار امت اسلام را شناسایی کند در غیر این صورت بازکارگردانی ابلیس بزرگ و بزرگ‌تر نمایشنامه جدید سی‌ساله دیگری را در خاورمیانه به اجرا درمی‌‌آورد و در این نمایش عده‌ای ندانسته و شماری دانسته بازیگر و نقش‌آفرین می‌‌شوند و تا به خود بیایند و متوجه شوند ذخایر ملی آنها به باد فنا می‌‌رود و خزانه و کیسه اهریمنان پر می‌‌شود و با آن قدرت مالی علیه مال، جان، اقتصاد و فرهنگ مسلمانان توطئه‌های شوم و زهرآگین می‌‌کنند.
    
    قوم‌گرایی اولین توطئه شیطان
    مهمترین تزویر برای آینده خاورمیانه تجزیه امت اسلام به کشورهای کوچک و ضعیف تحت عنوان و پوشش توخالی استقلال قومی است در حالیکه کشورهای اروپایی با یکدیگر متحد می‌‌شوند و پول واحد، بانک واحد، ارتش واحد، مجلس واحد، سیاست خارجی واحد و دهها وحدت کاری ضروری و مناسب را سامان می‌‌دهند در اینجا به طبل تفرقه و اختلاف می‌‌کوبند و از تجزیه منطقه قفقاز به سمت تجزیه خاورمیانه حرکت می‌‌کنند و کشورهایی به نام آذربایجان، کردستان، عربستان، عراق جنوبی، عراق مرکزی و دهها عنوان جعلی دیگر درست می‌‌کنند و گروههای مردمی و فرهنگی وسیعی را با بودجه کلان و پنهان سازمان‌های جاسوسی سامان و سمت و سو می‌‌دهند و همانند انقلاب‌های ساختگی و مخملین کشورهای آسیای میانه به دنبال ایجاد کشورهای ضعیف و کوچک هستند که به راحتی بر منابع، فرهنگ و بافت اجتماعی آنها تسلط داشته باشند و رفته‌رفته فرهنگ خود را بر فرهنگ مردم منطقه مستولی‌ سازند و از اختلاف و نزاع ادیان و اقوام مختلف نهایت سوءاستفاده را ببرند و همواره در توازن ناشی از تنازع بین اقوام و مذاهب سیادت و سیاست، خود را بر ملتهای مختلف چیره‌ ‌سازنند.
    
    فرقه‌گرایی دینی دومین توطئه
    هم اکنون در عراق اشغال شده به دست کافران آمریکایی و انگلیسی چه کسانی به فرقه‌گرایی شیعه و سنی و دهها فرقه دیگر دامن می‌‌زنند؟ چه قدرتی از بحث‌های فرقه‌ای نهایت سود را می‌‌برد و حتی حاضر است برای نشر چنین بحثهایی مکتبها و مدارس بسازد و هزینه آنها را بپردازد؟
    آیا امروز مساله اصلی شیعیان در هم کوبیدن فلان فرقه‌سنی است آیا مساله اصلی برادران حنفی مذهب یا شافعی مذهب یا مالکی مذهب یا حنبلی مذهب در هم کوبیدن یکدیگر و یا درگیر شدن با فلاق فرقه شیعه است؟ چه کسی و چه فکری از امت اسلام دست کم در شرایط فعلی اینگونه فکر می‌‌کند در حالیکه دشمن صهیونیستی روز به روز پیشروی می‌‌کند و با وقاحت اعلام می‌‌کند ما بمب اتم داریم و در هر جا لازم بدانیم آنرا بکار می‌‌گیریم آنگاه مسلمانان با یکدیگر به بحث این مذهب و آن مذهب مشغول باشند در حالیکه تمام امت اسلام از شیعه با تمام فرقه‌هایش و سنی با تمام مذاهبش زیر چکمه‌های آمریکا و انگلیس است. آیا فهم برتر اقتضا نمی‌‌کند که دشمن مشترک و خطر مشترک را بشناسیم و تهدیدهای بین‌المللی را با فرصت‌سازی در امت اسلام خنثی کنیم؟جوانان کشورهای اسلامی به ویژه دانشجویان و طلبه‌های علوم دینی با تحلیل صحیح و فهم برتر به خوبی درمی‌‌یابند که هرگونه تکیه کردن بر دشمنان دیرین امت اسلامی مانند انگلیس، آمریکا و فرانسه و کوبیدن رقیب قومی یا مذهبی هرگز سعادت و تکامل را برای آنان به ارمغان نخواهد آورد بلکه آنان و مردمشان باید تا زمانی که وضع به همین منوال است در آتش اختلاف بسوزند و نوکر قدرت‌های بزرگ باشند و استعمار همچنان منابع آنها را به یغما ببرد..
    
    چاره چیست؟
    از کناره دریای مدیترانه تا ساحل دریای عمان از آسیای میانه تا دریای یمن و از شمال آفریقا تا جنوب آسیا باید اتحادیه کشورهای اسلامی با تمام اقوام، ملیتها و فرهنگ‌ها تشکیل شود اتحادیه‌ای که مسائل داخلی امت اسلام را که بعضا بسیار کوچک و در حد اختلاف‌های مرزی است حل کند و روادید و رفت‌ و آمدها بین کشورهای اسلامی بر اساس قانون مجلس واحد کشورهای اسلامی سامان پیدا کند پول واحد، بانک واحد و ارتش واحد تشکیل شود.اختلاف‌های قومی و دینی کنار گذاشته شود برای هر فکری در چارچوب توحید الهی و نبوت نبوی حرمت قائل شویم.
     امت اسلام با شوکت و عزتی که خدای بزرگ وعده آن را در قرآن داده شکل پیدا کند اختلافات فکری جزیی را در حد نابودی اصول دین اسلام مطرح نسازیم و هدف اعتلای اسلام رسول مهربانی، به منظور آسایش و رحمت عالمیان و آدمیان باشد کرامت انسان از مرد و زن، سیاه و سفید و... ارج نهاده شود و تعرض به یک قوم یا یک کشور اسلامی تعرض به امت اسلام تعریف شود و مطابق رای اجماعی همه مسلمین اهتمام به امور مسلمین از تمام اقوام و افراد سرلوحه برنامه‌ها باشد و علم‌آموزی مطابق نص قرآن اصلی‌ترین اهتمام مسلمانان در تمام گرایشها و تخصصها باشد و کشورهای اسلامی باید در عین اقتدار ملی و حفظ خصائص قومی، اتحادیه کشورهای اسلامی را بر اساس مشترکات فرهنگی و اقتصادی خود استحکام بخشند و منافع جمعی ملتهای خود را در عصر شکل‌گیری اتحادیه‌های بزرگ بر روی کره زمین حفظ کنند.
    آینده‌ای نه چندان دور فصل جدیدی از روابط بین‌الملل آغاز می‌‌شود و حقوق بین‌الملل سنتی جای خود را به حقوق بین‌الملل مدرن خواهد داد در حقوق بین‌الملل جدید دیگر کشور تابعان و موضوع حقوق بین‌الملل نیستند زیرا کشورها به عنوان تابعان حقوق بین‌الملل سنتی موضوعیت داشتند و در عصر نوین اتحادیه‌های بزرگ اطراف معاهدات بین‌الملل را امضا خواهند کرد و سازمان ملل متحد مجلس کره زمین خواهد شد که شورای امنیت آن به حکم شورای نگهبان منشور ملل و تحولات جهانی عمل خواهد کرد و منشور ملل متحد در حکم قانون اساسی کره زمین خواهد شد و جمعیت کره زمین به بافت جمعیتی خاور دور شامل چین، ژاپن، کره و... به سرکردگی چین و باختر و غرب شامل اتحادیه اروپا و آمریکا به توطئه‌چینی انگلیس و سرکردگی آمریکا و خاورمیانه و آفریقا شامل ملت‌های ضعیف اما دارای منابع قوی تقسیم خواهد شد این خاورمیانه و آفریقاست که هیچ سهمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد ندارد یعنی اتحادیه‌های بزرگ اروپا، آمریکا و خاور دور با تشکیل وحدت جمعیتی بزرگ از اقوام و ادیان متفاوت اما مشترک‌المنافع پشت میز شورای امنیت قرار می‌‌گیرند و تمام فهم برتر اتحادیه اروپا و آمریکا در این است که اتحادیه خاورمیانه بزرگ شکل پیدا نکند زیرا نفت، گاز و اورانیوم و سایر معادن و فرهنگ غنی خاورمیانه در خدمت اتحادیه اروپا و آمریکا باشد.تا از هر گوشه‌ای توسط بازیگران خودفروخته و یا ابلهی چون صدام، شاه حسین اردنی و... به یغما برده شود کشورهای اسلامی نه تنها باید اتحادیه کشورهای اسلامی تشکیل دهند بلکه باید با پیمان بین‌المللی با سایر کشورهای غیر مسلمان همانند سازمان غیرمتعهدها اتحادیه کشورهای جنوب را بسازند تا بسان کشورهای مشترک‌المنافع که به معاهدات وحقوق متقابل وفادار هستند به زندگی اجتماعی خود در جهان ادامه دهند دست‌کم امروز و اکنون فهم وحدت و درک منافع مشترک کشورهای خاورمیانه آنها را به فهم برتر اتحادیه خاورمیانه بزرگ می‌‌رساند که دارای ارتش واحد، پول واحد، بانک واحد، مجلس واحد و دهها نهاد و تاسیسات واحد باشند تا در سایه امنیت و اقتصاد به تعالی و تکامل برسند تا در عین حفظ بافت قومیت‌ها و مذاهب مختلف با شعور بالای فکری زندگی مشترک متعالی ملت خود را بر پایه منافع مشترک منطقه‌ای و بین‌المللی تامین کنند
  
  

                                      چهار پیش بینی مرگبار برای زمین


    
    بلاهایی ناگهانی که می‌توانند زندگی بشر را تا ابد تغییر دهند، ما را تهدید می‌کنند. زمین همچنان که به حول محور خود می‌چرخد لرزش‌هایی نیز دارد. البته بهتر است بگوییم داشت زیرا بنا به اظهارات (مایکل مندویل) محقق زمین‌شناسی از تاریخ هشتم ژانویه سال 2006 این لرزش‌ها قطع شده است. نتیجه این تغییر وضعیت چه خواهد شد، هیچ‌کس نمی‌داند. شاید هم اصلا مهم نباشد. ولی این اتفاق غیرمتعارف ما را به یاد چند دگرگونی ژئوفیزیکی مهم و اصلی در سیاره کوچک و زیبای ما می‌اندازد. دگرگونی‌هایی که حتی چند تن از دانشمندان از آنها یاد کرده و خبر داده‌اند. این اخبار چندان خوشایند به نظر نمی‌رسند و ما این را برعهده خودتان می‌گذاریم که تا چه حد آنها را جدی بگیرید.
    
    تغییر مکان قطب‌ها


    مدت‌هاست که دانشمندان دریافته‌اند قطب مغناطیسی زمین مکان ثابتی ندارد و حرکت می‌کند. حتی ممکن است معکوس شود. تحقیقات علمی نشان می‌دهند که قطب‌های مغناطیسی زمین در هر چند صدهزار سال یک بار جابه‌جا می‌شوند و باید بگوییم که متفکران می‌گویند این قطب‌ها قبلا هم جابه‌جا شده‌اند و مطمئنا دوباره نیز این اتفاق خواهد افتاد. آنها معتقدند پوسته زمین درست مثل پوست سست یک پرتقال بر روی مواد مذاب و خمیرمانند زیر آن شناور است و می‌تواند تغییر موضع دهد. به عنوان مثال اگر قطب‌ها تغییر مکان دهند ممکن است قطب جنوب تبدیل به یک خط استوای جدید و جنگل آمازون مثل قطب جنوب منجمد شود. برخی از محققان چنین تغییر قطبینی را پیشگویی کرده بودند و بنا به گفته پروفسور (چارلز اچ.هپگود) این انتقال در مدت چند صد هزار سال رخ نمی‌دهد بلکه تنها در چند روز به وقوع خواهد پیوست! همان طور که شما هم تصور می‌کنید این اتفاق حتما برای بشر یک بلای مرگ‌آور و ناگهانی خواهد بود.
    
    برخورد شهاب سنگ


    اکثریت قریب به اتفاق پیشگویان دنیا با هم در یک مورد اتفاق نظر دارند و آن این‌که زمانی در آینده یک شهاب سنگ عظیم و یا یک ستاره کوچک به زمین برخورد خواهد کرد. آنها معتقدند این موضوع (اما و ولی) ندارد و کاملا قطعی است ولی زمان آن هنوز مشخص و قابل پیش‌بینی نیست. آنها فکر نمی‌کنند این اتفاق به این زودی‌ها بیفتد اما برخی از غیبگویان و مدیوم‌ها (که با ارواح در ارتباط هستند) فکر می‌کنند انسان زمان زیادی برای لذت بردن از زندگی ندارد. به عنوان مثال (لوری توی) می‌گوید: پیغام‌هایی از چهار روح مختلف دریافت کرده است که خبر از برخورد یک شهاب سنگ عظیم‌الجثه به زمین در صحرای (نوادا) را می‌دهد. (توی) در سایت اینترنتی خود به نام )I am America( پیامدهای سهمگین و وحشتناک این اتفاق را برمی‌شمرد. او می‌گوید: با این تصادف فضایی شهرهای ساحلی آمریکا همچون (سیاتل)، (سان فرانسیسکو)، (لس‌آنجلس)، (سالت لیک سیتی)، (هوستون)، (میامی) و (نیویورک) همگی به زیر آب خواهند رفت. شهرهای (دنور) و (فونیکس) به بندرهای ساحلی تبدیل خواهند شد و این فقط در مورد آمریکای شمالی است. در دیگر نقاط دنیا نیز تغییرات بزرگی رخ خواهد داد.
    
    آتشفشان عظیم یلواستون


    پارک ملی و زیبای (یلواستون) در آمریکا که یکی از زیباترین و دلنشین‌ترین مناطق توریستی دنیاست، درست بر فراز یکی از عظیم‌ترین آتشفشان‌های کره زمین واقع شده است. اگر این آتشفشان طغیان کند، پیامدهای مصیبت‌بار آن تمام سیاره زمین را در بر خواهد گرفت. آیا این آتشفشان به زودی فوران خواهد کرد؟ زمین‌شناسان معتقدند سیکل طغیان این آتشفشان به طور متوسط هر ششصد هزار سال یک بار است و از زمان آخرین طغیان آن 640 هزار سال گذشته است. یعنی الان حتی از موعد فوران آن نیز گذشته است. بنا به تخمین کارشناسان طغیان بعدی (یلواستون) ممکن است 2500 بار شدیدتر و بزرگ‌تر از طغیان کوه سنت هلن در سال 1980 باشد که خسارات وسیعی بر جای گذاشت. شبکه تلویزیونی (دیسکاوری) مدتی پیش برنامه‌ای مستند درباره کوه آتشفشان (یلواستون) پخش کرد. بنا بر این فیلم، طغیان کامل این آتشفشان برای کل کره زمین مصیبت‌بار خواهد بود. خاکستر سراسر نیمه غربی ایالات متحده را خواهد پوشاند. پارک ملی (یلواستون) و شهرهای کوچک اطراف آن کاملا محو خواهند شد. خاکستر و دوده‌های آن تا بیست مایل در اتمسفر پخش می‌شوند که حاصل آن پایین رفتن دمای کره ‌زمین خواهد بود و همین پدیده سبب می‌شود همه مردم گرفتار زمستان آتشفشانی شوند.
    
    عصر یخبندان


    با وجود انکارهای مداوم دولت‌های بزرگ به ویژه آمریکا که همیشه حقایق را منکر می‌شوند، اکثر هواشناسان متفق‌القول هستند که زمین در حال گرم شدن است و سرعت این گرم شدن دو برابر سرعتی است که دانشمندان تصور می‌کردند. طبق بررسی‌های انجام شده بیشترین گرمای ثبت شده متعلق به سال 2005 است. نتیجه چیست؟ همه دوست دارند گرم شوند. مردمی که در نزدیکی قطب‌ها زندگی می‌کنند شاید آرزو داشته باشند که در هوای معتدل و گرم بقیه عمر خود را بگذرانند ولی باید بگوییم نتیجه این گرم شدن این‌گونه نخواهد بود. بسیاری از دانشمندان معتقدند که گرم شدن کره زمین به یک عصر یخبندان جدید منتهی خواهد شد. به نظر متناقض می‌رسد ولی در کتاب (طوفان جهانی آینده( )که فیلم (روز پس از فردا) از روی آن ساخته شده است) ذکر می‌شود که گرم شدن هوا می‌تواند سبب تغییر جریان آب اقیانوس‌ها شود که در نتیجه هوای زمین را در همه جای آن مشابه و تعدیل می‌کند. این تغییرات در اتمسفر و جریان آب اقیانوس‌ها سبب بروز طوفان‌ها، گردبادها و تورنادوهای وحشتناکی می‌شود که برخی از آنها هم اکنون نیز در حال رخ دادن است و امروزه بیشتر از قبل خشم طبیعت را به چشم می‌بینیم. تمام این اتفاقات به عصر یخبندان دیگری منتهی خواهد شد.
    
    چه کار باید کرد؟
    با خواندن این مطالب چه احساسی پیدا کرده‌اید؟ چه طور می‌خواهید با این مصیبت‌ها روبه‌رو شوید؟ سه پیش‌بینی اول واقعا در کنترل ما نیستند، ولی پیش‌بینی چهارم قابل پیشگیری است. زیرا به گفته تمام دانشمندان با تغییر سیاست‌های دولت‌ها و ایجاد سیاست‌های کاری عاقلانه‌تر، می‌توان تا حد زیادی جلوی گرم شدن زمین را گرفت. مهم‌ترین علت گرم شدن زمین کربن ‌دی اکسید حاصله از سوخت‌های فسیلی است. بنابراین وقتی انرژی را ذخیره کنید کمک بزرگی در جلوگیری از گرم شدن زمین کرده‌اید. برای رسیدن به این منظور اقدامات زیر را می‌توان انجام داد:
    _ اتومبیلی کم مصرف را برای خود انتخاب و همیشه موتور و باد لاستیک‌های آن را تنظیم کنید. با این کار در مصرف بهینه سوخت کمک زیادی کرده‌اید.
    _ کمتر از اتومبیل شخصی استفاده و سعی کنید پیاده‌روی را از یاد نبرید و یا از دوچرخه و یا لااقل از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید.
    _ به جای لامپ معمولی از لامپ کم مصرف در خانه خود بهره ببرید.
    _ به جای گرم کردن بیش از حد خانه درها و پنجره‌ها را درزگیری کنید تا هوای گرم از درزها بیرون نرود.
    _ دریچه‌های کولر را ببندید و وسایلی خریداری کنید که کمترین مصرف انرژی را دارند. با رعایت همین دستورالعمل‌های ساده می‌توان تا حدی جلوی پیشامد مرگ‌آور چهارم را گرفت و تا حدودی خیال خود را راحت کرد. البته به شرطی که همه در این کار سهیم باشند

85/10/17::: 11:15 ص
نظر()
  
  
                                                          فارس سرزمین بزرگان ایران زمین
    
    
    
    از مهم‌ترین شهرهای این استان بزرگ باید به آباده، استهبان، اقلید، بوانات، جهرم، داراب، سپیدان، شیراز، فسا، فیروز‌آباد، کازرون، لار، لامرد، مرودشت، نی‌ریز و ممسنی اشاره داشت.
    می‌‌خواهیم برایتان از استان فارس بنویسیم، استانی که قدمت تاریخی دارد. این منطقه یکی از قدیمی‌ترین مراکز متمدن ایران است، (فارس) در کتیبه‌های هخامنشی به صورت (پارسه) و در دست نوشته‌های یونانی به شکل (پرسیس) آمده و معرب آن فارس است.

    یونانیان نام ایالت پرسیس را به اشتباه بر تمام ایران اطلاق می‌‌کردند. در مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی مربوط به استان فارس آمده است: یونانیان نام ایالت پرسیس را به اشتباه بر تمام ایران اطلاق می‌‌کردند، پارسی‌ها مردمانی آریایی‌نژاد بودند که تاریخ ورودشان به این سرزمین، دقیق روشن نیست، از کتیبه‌های به جا مانده پادشان آشوری چنین برمی‌آید که پارسی‌ها، مانند مادها، مدت‌ها تحت تسلط آشوری‌ها بوده و در اطراف دریاچه ارومیه یا در کرمانشاه کنونی سکونت داشته‌اند. این قوم به احتمال زیاد، در حدود هفتصد سال قبل از میلاد، رهسپار نواحی جنوبی ایران شده و در سرزمین فارس امروزی سکونت گزیدند. بر پایه اسناد و مدارکی که از حضریات شوش به دست آمده و نیز بر اساس آثاری که از بابلی‌ها بر جای مانده است، (کوروش) در عیلام و انزان سلطنت داشته و پس از وی، پسرش (چیش پیش) پادشاه پارس و انزان بوده است. پس از درگذشت چیش پیش، سلسله هخامنشی به دو شعبه تقسیم شد، یک شعبه آن در پارس و شعبه دیگر در عیلام و انزان سلطنت کردند... در سال 553 قبل از میلاد، کوروش اول به فرمانروایی سلسله ماد پایان داد و از اتحاد ماد و پارس دولت بزرگ هخامنشی را به وجود آورد... هخامنشیان تا مرگ داریوش سوم در حدود 219 سال بر ایران حکومت کردند و سرانجام به دست (اسکندر مقدونی) منقرض شدند.
    پس از مرگ ناگهانی اسکندر در سال 322 قبل از میلاد، حکومت ایران دچار آشفتگی شد و سلطنت هخامنشیان درسال 312 پیش از میلاد به دست (سلوکوس) افتاد... با این همه، پارس تا زمان آنقینوخوش چهارم جزء قلمرو سلوکی بود، هنگامی که وی در سال 164 پیش از میلاد درگذشت، پارس استقلال یافت. شاهان پارس در دورانی که سلاطین اشکانی صاحب قدرت بودند ازآنها اطاعت می‌کردند، با این وجود پارس هرگز ضمیمه متصرفات اشکانیان نشد. از پادشاهان پارس، سکه‌هایی به دست آمده که تقریبا اسامی همه پادشاهان محلی را می‌‌توان از روی آن سکه‌ها فهمید. از طرفی وجود منطقه تاریخی پاسارگاد و پرسپولیس باعث شده است که فارس به منطقه‌ای تاریخی از دید جهانیان بدل شود و روزی نیست که جهانگردان به این منطقه تاریخی نیایند و از آن دیدن نکنند.
    این استان در جنوب کشور واقع شده است و از شمال به استان اصفهان، از شرق به استان یزد و کرمان، از جنوب به هرمزگان، از غرب به استان بوشهر و از شمال غربی به استان بویراحمد منتهی می‌‌شود، مساحت این استان 1/224/000 کیلومتر مربع است و از لحاظ آب و هوایی به سه ناحیه تقسیم شده است... اولین ناحیه، کوهستانی است که در شمال و شمال غربی، با زمستان‌های نسبتا سرد و تابستان‌های معتدل همراه است، ناحیه دوم به نواحی مرکزی برمی‌گردد که زمستان‌های نسبتا بارانی و معتدل و تابستان‌های گرم و خشک دارد و ناحیه سوم در جنوب و جنوب شرقی واقع شده که دارای زمستان‌های معتدل و تابستان‌های بسیار گرم است.
    جمعیت این استان با مرکزیت شهر تاریخی و دیدنی (شیراز)، چهارمیلیون نفر است. از محصولات مهم این استان می‌‌توان به غلات (گندم و جو)، مرکبات، خرما، چغندر، پنبه، صنایع پتروشیمی، پالایشگاه نفت، لاستیک‌سازی، صنایع عظیم الکترونیک، کارخانه قند، صنعت جهانگردی، قلم‌زنی نقره، قلابدوزی با ابریشم، خاتم کاری و سایر صنایع دستی، گیوه‌بافی، سفالگری، قالیچه، جاجیم (فرش نفیس بافته از پشم و پنبه) وگلیم (فرش بافته شده از موی بز) اشاره کرد. آب‌لیمو و عرقی‌جات تهیه شده در شیراز از بهترین کیفیت برخوردار است، همچنین این شهر بزرگ که مرقد حافظ و سعدی در آن قرار دارد، به خاطر یک نوشیدنی خاص به نام (فالوده) شهرت خاصی دارد.
    
    شیراز، مرکز استان


    نام شیراز در کتیبه‌های هخامنشی تخت جمشید خوانده شده است، اشیا و ظروف تاریخی که در موزه (متروپولتین) نیویورک موجود است، از عظمت شیراز در عهد سلوکی‌ها، اشکانیان و ساسانیان گواهی می‌‌دهد. گفتنی است که این شهر زیبا در سال 1079 هجری قمری بر اثر جاری شدن سیل سهمگین ویران شد و بسیاری از آثار تاریخی آن از میان رفت...در اواخر دوره صفویان نیز افغان‌ها این شهر را مورد حمله قرار دادند و خرابی‌های بی‌‌شماری به آن وارد آوردند... در سال 1180 هجری قمری، کریم‌خان زند، شیراز را مقر حکومت خود قرار داد و برای عمران و آبادانی آن کوشید... هنگامی که آقا محمدخان قاجار در سال 1207 هجری قمری، به شیراز دست یافت، امر به ویرانی باروی شهر داد. بعدها بارویی دیگر ساخته شد که بر اثر زلزله سال 1339 هجری قمری بسیاری از قسمت‌های آن فرو ریخت.
    شیراز طی چند دهه اخیر توسعه و گسترش جالب توجهی یافته و به یکی از شهرهای مهم و زیبای ایران تبدیل شده، همچنین محیط مساعد شیراز در دوره‌های مختلف، دانشمندان، سخنوران و نویسندگان بزرگ را در دامان خود پرورده است که آثار جاویدان آنها، میراث علمی و ادبی ایران را زنده و جاوید نگاه خواهد داشت...
    
    جاذبه‌های تاریخی
    این سرزمین مجموعه‌ای از آثار باستانی را در خود جای داده است، مجموعه‌ای که باعث شده هر روزه، جهانگردان خارجی از این مکان‌ها دیدن کنند، مثل مجموعه ویرانه‌های تخت جمشید که بر فراز تپه‌های سنگی کوه (رحمت) در جلگه مرودشت به جا مانده از کاخ تخت‌جمشید است و شاهکاری است که مانند دیوار عظیم چین یا اهرام ثلاثه مصر، تنها شاهد بر رنج انسان‌ها نیست، بلکه تجلی ذوق و هنری است که با دست‌های آفرینشگر معماران چیره دست ایر انی خلق شده است.
    هر چه درباره این مجموعه و ابهت و بزرگی آن بگوییم کم است، باید در آن مکان قرار بگیرید تا کاملا این شکوه و جلال را حس کنید.در تخت‌جمشید مکان‌هایی از جمله، دروازه ملل، کاخ آپادانا، کاخ داریوش، کاخ صدستون، خزانه تخت‌جمشید، چاه سنگی و کاخ خشایار به چشم می‌‌خورد. گفتنی است این مجموعه در سال 330 پیش از میلاد به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمام بناها به صورت ویرانه درآمد. همچنین می‌‌توان به کاخ عبادتگاه پاسارگاد و قدیمی‌ترین بنای این محل، آرامگاه کوروش، کاخ اختصاصی کوروش، کاخ سلطنتی هخامنشی در مجاورت آبادی (سروان)، قصر دختر در هشت کیلومتری روستای (رستاق)، قصر کیارش در نزدیکی نصیرآباد در غرب داراب، قصر ابونصر در شش کیلومتری مشرق شیراز، کاخ ساسانی در نه کیلومتری جنوب غربی سروستان، قصر اردشیر بابکان، ارگ کریم‌خانی، عمارت باغ ایلخانی، از بناهای محمودقلی خان ایلخانی قشقایی بازمانده از زمان قجر، عمارت باغ‌نشاط در ضلع شمالی پل عباسی، عمارت کلاه فرنگی باغ نظر مربوط به زمان زندیه، اشاره داشت...
    
    شهرهای باستانی


    هنوز در استان فارس، یادگارهایی از شهرهای باستانی باقی مانده است که می‌‌توان به ویرانه‌های شهر بیشاپور کازرون که تا سده‌های اول ظهور اسلام نیز مسکونی بوده، شهر حسن غازی، شهر قدیمی استخر در هفت‌کیلومتری ویرانه‌های تخت‌جمشید، ویرانه‌های شهر خندجان و آثار قدیمی شهر فیروز‌آباد اشاره کرد...
    
    بازارهای دیدنی
    آنهایی که برای سفر به شیراز می‌‌روند هیچ‌وقت نمی‌‌توانند بازارهای زیبای این شهر را از خاطر ببرند. به خصوص بازار وکیل شیراز در محله (درب شاهزاده) جنب مسجد جامع وکیل که در اطراف آن، کاروانسراهای روغنی، احمد، گمرک و خرابخانه، واقع شده است و سرای مشیر که به آن سرای گلشن هم می‌‌گویند و جنب بازار وکیل شیراز قرار دارد.
    کاشی‌کاری‌ها و ریزه‌کاری‌های چوبی و شیشه‌ای این بازار بسیار چشم‌‌نواز است. از دیگر آثار تاریخی شهر شیراز و استان فارس، می‌‌توان به دروازه قرآن اشاره کرد. در زمان زندیه ‌کریم‌خان زند، این دروازه را مرمت کرد و اتاقک کوچکی بر بالای آن ساخت و در آن یک قرآن خطی بزرگ قرار داد تا مسافرین از برکت عبور از زیر قرآن مجید، از گزند حوادث مصون بمانند، به همین خاطر آن را (اتاق قرآن ) نامیدند و چند سال بعد به (دروازه قرآن) مشهور شد.همچنین باید به مدرسه (آقا باباخان) از بناهای دوره قاجاریه اشاره داشت که در محله درب شاهزاده در جنب بازار وکیل و مسجد جامع قرار دارد. مرحوم (آقا باباخان) در حدود سال 1240 بنای این مدرسه را تمام کرد.یکی از بناهای بسیار زیبای این استان در شهر داراب قرار دارد، در‌(کوه ‌پهنای) شهر داراب، محوطه وسیعی وجود دارد که آن را در دل کوه تراشیده‌اند و به آن مسجد سنگی می‌‌گویند.
    البته از دیگر مساجد قدیمی این استان باید به مسجد وکیل، مسجد جامع عتیق شیراز، مسجد نصیرالملک، مسجد نصر، مسجد جامع نی‌ریز، مسجدجامع داراب، مسجد خواجه که در زمان صفویه به همت شخص (خواجه معین‌الدین منصور) ساخته شده و مسجد جامع سوریان اشاره کرد... ضمن این‌که کلیسای ارامنه که در کوی معروف به (سه جوی ارامنه) و در فاصله‌ای اندک از خیابان قاآنی قرار دارد، اشاره داشت که در زمان شاه عباس دوم بنا شده است.
    
    آرامگاه شاهچراغ
    هر روزه آرامگاه شاهچراغ پذیرای زائرین زیادی از گوشه گوشه ایران پناور است. حضرت (میرسید احمد) فرزند امام موسی کاظم(ع) معروف به (شاهچراغ)، برادر امام رضا (ع) در آغاز قرن سوم هجری به شیراز هجرت و در همان جا وفات کرد.
    در شهر شیراز آرامگاه‌های مشاهیر ایرانی هم قرار دارد... آرامگاه حافظ از نام‌آورترین شعرای ایران زمین که در سال 726 هجری قمری در شیراز متولد شد و در سن 65 سالگی به سال 791 وفات یافت، این آرامگاه در مکانی به نام (حافظیه) در شمال شهر شیراز قرار دارد.
     در قسمت جنوبی این آرامگاه، خیابان گلستان قرار گرفته و در امتداد آن، خیابان بوستان که به آرامگاه شیخ اجل سعدی منتهی می‌‌شود. سعدی نویسنده و سخن‌سرای بزرگ قرن هفتم هجری در شیراز متولد شد و در آنجا و نظامیه بغداد به تحصیل پرداخت. وی بین‌ سال‌های 691 تا 695 هجری قمری وفات یافت. همچنین آرامگاه خواجوی کرمانی هم در این شهر است.
    
    کانون مهم صنایع دستی
    استان فارس بی‌‌شک، یکی از کانون‌های مهم صنایع دستی ایران است و قالی‌بافی در میان عشایر استان فارس، زیباترین هنر دستی است، ضمن این‌که پارچه بافی به‌خصوص پارچه‌های ابریشمی کازرون، حصیر بافی در کازرون، سفالگری در استهبان، نقره‌کاری و مسگری در شیراز و خاتم‌کاری که مهم‌ترین صنعت دستی فارس است از هنر مردمان این ناحیه از ایران است.
    
    جشن ازدواج
    مراسم ازدواج در فارس به مانند دیگر استان‌هاست، اما در برخی از مناطق عشایری، تفاوت‌های ویژه‌ای دارد. مراسم عروسی در میان عشایر فارس با خواستگاری آغاز می‌‌شود، پس از این مراسم، به مدت سه تا هفت روز در خانه عروس جشن و شادی برگزار می‌‌شود، در روز هفتم بستگان داماد، سوار بر اسب با مقداری خواروبار، شیرینی، قند، چای و... به خانه عروس می‌‌روند، مراسم عقد در همان جا برگزار می‌‌شود، پس از این مراسم، دختر را بر اسبی که پسر بچه‌ای بر ترک او نشسته است، سوار می‌‌کنند(نشاندن پسربچه بر ترک عروس به نشانه آرزوی پسر شدن اولین نوزاد است.)
    (حسن زنده‌دل) در مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی استان فارس در خصوص این مراسم می‌‌نویسد: سپس مردی محترم، افسار اسب را به دست می‌‌‌گیرد و به سوی چادر داماد می‌‌برد.
    همراه عروس، افراد ایل به شادی و سرور به راه می‌‌افتند و او را تا چادر داماد مشایعت می‌‌کنند، سپس عده‌ای از دوستان داماد، در حال سوار کاری به استقبال عروس می‌‌روند، عروس که نزدیک چادر شد، داماد با یک (نارنج) به دیدن عروس می‌‌رود و نارنج را به سوی او پرتاب می‌‌کند، بلافاصله اقوام عروس، برای گرفتن داماد به دنبال او می‌‌دوند و اگر بتوانند او را بگیرند، به طور مصلحتی و طوری که داماد دردش نیاید، او را با چوب می‌زنند، در همین زمان، عروس به چادر داماد پا می‌گذارد و اقوام داماد هدایایی از قبیل اسب، دام یا سند مزرعه و ملکی را به عنوان رونما به عروس هدیه می‌‌دهند.
    _ _ _
    درباره مردم استان فارس باید اشاره داشت که آنان، مردمانی بسیار مهربان و خونگرم بوده و در مهمان‌نوازی زبانزد خاص و عام هستند. شیرازی‌ها با لهجه بسیار شیرین و جالبی سخن می‌‌گویند، مردمانی که هر روزه مکان‌های تاریخی که بین‌المللی است را در شهر خود می‌‌بینند و با افتخار از آن یاد می‌کنند

منبع: ksabz


85/10/17::: 11:11 ص
نظر()
  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام دوستان با دو مطلب جدید و جذاب در خدمت شما هستم
+ سلام دوستان با دو مقاله جدید در خدمتم سر بزنید دست خالی برنمی گردید
+ سلام دوستان اگر دوست دارید در مورد سریال جومونگ اطلاعاتی بیشتر بدانید به وبلاگم سر بزنید دست خالی برنمی گردید