امام جعفر صادق(ع)
بنیانگذار دانشگاه در جهان
امام جعفر صادق(ع) امام ششم شیعیان، در هفدهم ربیعالاول سال 83 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود، پدرش امام محمد باقر(ع) و مادرش «امفروه» بودند. ایشان به تاریخ 25 شوال سال 148 هجری قمری در سن 65 سالگی دیده از جهان فرو بست و در قبرستان معروف «بقیع» در کنار مرقد پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد.
ایشان در سال 114 هجری در سن 31 سالگی به امامت رسیدند، دوران امامت او مصادف بود با اواخر حکومت امویان که در سال 133 قمری به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان که از این تاریخ آغاز شد. در باب عظمت علمی امام ششم شیعیان، شواهد فراوانی وجود دارد و این موضوع مورد قبول دانشمندان تشیع و تسنن است. فقها و دانشمندان بزرگ در برابر عظمت علمی آن حضرت سر تعظیم فرود میآوردند و برتری علمی او را میستودند تا جایی که «ابوحنیفه» پیشوای مشهور فرقه حنفی میگفت: «من دانشمندتر از جعفربن محمد ندیدهام.»
|
از سویی دیگر، از نظر فکری و فرهنگی نیز عصر امام جعفر صادق(ع)، عصر جنبش فکری و فرهنگی بود. در آن زمان، شور و شوق علمی بیسابقهای در جامعه اسلامی به وجود آمده بود و علوم مختلفی اعم از علوم اسلامی همچون علم قرائت قرآن، علم تفسیر، علم حدیث علم فقه، علم کلام و یا علوم بشری مانند طب، فلسفه، نجوم ریاضیات و... پدید آمده بود، به طوری که هر کس که یک متاع فکری داشت به بازار علم و دانش عرضه میکرد. بنابراین پرسشهای علمی عجیبی به وجود آمد که لازم بود امام به آن پاسخ گوید، از طرفی امام با توجه به فرصت مناسب سیاسی که به وجود آمده بود و با ملاحظه نیاز شدید جامعه و آمادگی زمینه اجتماعی، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش امام محمدباقر(ع) را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشتههای مختلف علوم عقلی و نقلی آن روز، شاگردان بزرگ و برجستهای همچون هشام بن حکم، محمدبن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مومن طاق، مفضل بن عمر، جابربن حیان و... را تربیت کرد که تعداد آنها را بالغ بر چهار هزار نفر نوشتهاند و هر یک از این شاگردان شخصیتهای بزرگ علمی و چهرههای درخشانی بودند که خدمات بزرگی انجام دادند. میخواهیم به دانشگاه بزرگ جعفری و نقش امام جعفرصادق(ع) به عنوان تنها استاد این دانشگاه بپردازیم.
ابوحنیفه گفت: زمانی که منصور دوانیقی، امام صادق(ع) را احضار کرد، من آنجا بودم، به من گفت: بپرس و من چهل مسئله علمی را مطرح کردم و امام همه را پاسخ گفت... سپس ابوحنیفه با اشاره به امام صادق(ع) گفت: «دانشمندترین مردم آگاهترین آنها به اختلاف مردم در فتوا و مسائل فقهی است» (مجلسی، بحارالانوار)
مالک پیشوای فرقه مالکی میگفت: در علم و عبادت و پرهیزگاری برتر از جعفربن محمد، هیچ چشمی ندید و هیچ گوشی نشنید و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است.
و شیخ مفید میگفت: «به قدری علوم از آن حضرت نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه او همه جا پخش شده است.»
در مجالس درس او، تنها کسانی که بعدها مذاهب فقهی را تاسیس کردند، شرکت نمیکردند، بلکه فلاسفه بزرگی از مناطق دوردست در آن حاضر میشدند.
از سویی هر یک از شاگردان امام، شخصیتهای بزرگ عصر و چهرههای درخشانی بودند که خدمات بزرگی انجام دادند. گروهی از آنان دارای آثار علمی و شاگردان متعددی بودند. به عنوان نمونه «هشام بن حکم»، 31 جلد کتاب نوشته و «جابربن حیان» نیز بیش از 200 جلد در زمینه علوم گوناگون به خصوص رشتههای عقلی، طبیعی و شیمی (که آن روز کیمیا نامیده میشد) تصنیف کرد که به همین خاطر به عنوان پدر علم شیمی مشهور شده است. کتابهای جابربن حیان به زبانهای گوناگون اروپایی در قرون وسطی ترجمه شد و نویسندگان تاریخ، همگی از او به بزرگی یاد میکنند.
وسعت دانشگاه «توحید مفضل» نام کتابی است که «مفضل بن عمر کوفی» آن را نوشت، او چهار روز پیاپی به محضر امام رسید، امام بیاناتی درباره آفرینش انسان از آغاز خلقت و نیروهای ظاهری و باطنی و صفات فطری و در خلقت اعضا و جوارح انسان و آفرینش انواع حیوانات و نیز آفرینش آسمان و زمین و... و فلسفه و مباحث دیگر ایراد فرمودند و مفضل آنها را نوشت.
شاگردان دانشگاه امام صادق(ع) منحصر به شیعیان نبودبلکه پیروان اهل سنت و جماعت نیز از مکتب آن حضرت برخورددار میشدند. پیشوایان مشهور اهل سنت، بدون واسطه یا باواسطه، از شاگردان امام بودهاند.
در راس این پیشوایان، «ابوحنیفه» قرار داشت که دو سال شاگرد امام بوده است. او در این دو سال باید علوم و دانش خود را معرفی میکرد، او میگفت: «اگر آن دو سال نبود، من هلاک میشدم.»
br> پس از امام ششم، امام موسی کاظم(ع) فرزند آن امام پاسدار دانشگاه جعفری شد.هنوز پس از گذشت سالها، دانشمندان، رصدشناسان و پزشکان نتوانستند تشخیص دهند که 1400 سال قبل چگونه امام در مورد مسائل علمی به درستی اظهارنظر کرده که هنوز دلیل علمی مشخصی ندارد، در ذیل به گوشههایی از علم
امام صادق(ع) میپردازیم.
تعجب دانشمندان غربی دانشمندان عضو مجمع تحقیقات استراسبورگ در فرانسه تحقیق وسیعی مربوط به مذهب شیعه دوازده امامی از جمله تحقیق مربوط به حضرت امام ششم(ع) را به انجام رسانیدند و درباره ایشان کتابی به چاپ رساندند، به نام مغز متفکر جهان شیعه که در ذیل آنچه خواهید خواند گوشههایی از کمالات امام صادق(ع) است که باعث تعجب آنان شد، امام صادق(ع) سالها پیش به نکاتی در جهان علم اشاره داشت که پس از سالها به اثبات رسید و باعث تعجب دانشمندان غربی شده است. به گوشهای از علم و کمالات امام توجه کنید:
امام صادق(ع) در دوازده قرن پیش توانستند پی ببرند که زمین به دور خود میگردد و در نتیجه روز و شب به وجود میآید؟ امام آن زمان به این حقیقت علمی پی برده بود که اثر نیروی جاذبه با دو شکل، یکی به شکل نیروی فرار از مرکز و دیگری به شکل نیروی جذب به سوی مرکز، بروز میکند و سبب میشود که اجرام آسمانی به دور خود بچرخند.
امام جعفرصادق(ع) اعتقاد داشت هر قدر علوم پیشرفت نماید، سبب تقویت دینی میشود، به همین خاطر در دانشگاه جعفری، تمام علوم آن زمان تدریس میشد. تا جایی که علاوه بر فلسفه در محضر درس جعفرصادق(ع)، علوم فیزیک، شیمی طب، جغرافیا، هیئت، حساب و هندسه که غیر از علوم دینی بود، تدریس میشد. امام متوجه شده بود در جامعهای که افراد آن ادیب و عالم باشند، تجاوز به حقوق دیگران، به ندرت دیده میشود و اگر همه از ادب و علم برخورددار شوند، روابط افراد در تمامی قسمتها تسهیل میگردد.
امام جعفرصادق(ع) علم را اینگونه تعریف فرمودند: «هر چیزی که به آدمی بیاموزد علم است» و عقیده داشتند که پس از اجرای احکام دین، برای یک مسلمان واجبتر از ادب و علم چیزی نیست.
امام فرمودند: جز ذات خدا، دانای مطلق وجود نداردبرای اینکه هرگز فردی از ابنای بشر نمیتواند از تمام دانستنیها برخورددار شود.اگر انسان هزاران سال عمر کند و پیوسته مشغول تحصیل باشد تمام دانستنیها را فرا نخواهد گرفت، بنابراین هرگز زمانی نمیرسد که یک نفر بتواند احساس کند که از علم غنی است. تنها آنهایی احساس میکنند که از علم غنی هستند که جاهل باشند و آنکه جاهل است، خود را از علم بینیاز میداند.
امام فرمودند: در بعضی از دنیاهای دیگر شاید علومی باشد که انسان نتواند آنها را تحصیل کند، چون در دنیای ضدماده، قوانین فیزیکی به غیر از قوانین فیزیکی دنیای ماست (بعدها انسان به کره ماه و همچنین سفر به دور زمین با سفینه را تجربه کرد، آنها به دنیایی رفتند که اجسام بیوزن بودندانسانها در سفینه بیوزن هستند و این به آن معنی است که قوانین فیزیکی زمین با دیگر سیارات تفاوت دارد.)
امام صادق(ع)، از پانصد علم برخوردار بود و همه را تدریس میکرد، دانشمندان و محققان برایشان مشکل بود که باور کنند، مردی دارای پانصد علم است.
یکی از بدایع علمی امام، نظریه ایشان راجع به نور است، ایشان فرموده بودند که نور از طرف اشیا به سوی چشم ما میآید و از آن نور که از طرف هر شی به سوی چشم ما میآید فقط قسمتی به چشم میتابد و به همین جهت ما، اشیای دور را به خوبی نمیبینم و این نظریه سالها بعد به اثبات رسید.
همچنین فرمودند: برای اینکه بتوان چیزی را دید، باید آن شی روشن باشد و اگر روشن نیست باید یک شی نورانی بر آن بتابد و آن را روشن کند تا اینکه بتوان، آن را دید. همچنین فرمودند: سرعت نور که به طرف چشم ما میآید فوری و از انواع حرکات است. (خواننده محترم همان طور که میدانید سرعت نور بسیار بالاست که قرنها بعد دانشمندان به چنین مسئلهای پی بردند).
امام فرمودند: در بین ستارگانی که شب در آسمان میبینیم، هستند ستارگانی که آن قدر نورانی میباشند که خورشید در قبال آنها تقریبا بینور است و نزدیک سیزده قرن طول کشید تا ثابت شد در جهان ستارگانی وجود دارد که خورشید، در قبال نور آنها، یک ستاره خاموش به شمار میرود.
یکی دیگر از نظریههای جالب توجه، مربوط به طول عمر انسان میباشد. امام فرمودند: آدمی برای این آفریده شده است که عمری طولانی داشته باشد، اما خود او عمرش را کوتاه میکند. اگر انسان طبق قوانین دین اسلام عمل نماید و از منهیات بپرهیزد از عمر طولانی بهرهمند خواهد شد. بعدها دانشمندان گفتند که مغز متفکر جهان شیعه دلایل طول عمر را پیشبینی کرده بود، یکی رعایت بهداشت و دیگری خودداری از پرخوری.
یکی از مظاهر نبوغ علمی امام جعفر صادق(ع)، توصیه او به مادران بود تا اینکه فرزند شیرخوار را در طرف چپ خود بخوابانند تا آنان راحتتر تغذیه کنند. هیچکس به فایده این سفارش پی نبرد و حتی بعضیها هم این کار را خطرناک میدانستند، اما سالها طول کشید تا دانشمندان به اهمیت این سخن پی بردنددر قرن بیستم، پس از آزمایشهای متعدددانشمندان مرکز تحقیق دانشگاه کورنیل متوجه شدند که طفل در شکم مادر نه فقط عادت به شنیدن ضربان قلب او میکند، بلکه آن ضربات به حیات وی نیز وابستگی دارد و هرگاه ضربان قلب ادامه نیابد، طفل در شکم مادر از گرسنگی میمیرد. این امر برای مادر عادت میشود، به نوعی که وقتی در آغوش مادر قرار میگیرد، سرش را بر سمت چپ بدن مادر میگذارد و از سینه سمت چپ او شیر میخورد، چرا که گوشش به صدای ضربان قلب مادر، عادت کرده است.
امام در خصوص مرگ فرمودند: اگر مرگ نبود مردم خداپرست از خدا نمیترسیدند. اگر مرگ نباشد زندگی برای هیچکس لذت ندارد، همن طور که اگر کار کردن نباشدهیچکس از استراحت لذت نمیبرد، اگر مرگ وجود نداشته باشد، در قلب آدمی، ذرهای ترحم، حتی نسبت به فرزندش به وجود نمیآید.
همین طور که میدانید سرعت نور بیشتر از صوت است، نظریهای که در قرن بیستم به اثبات رسید. جابربن حیان از شاگردان امام از ایشان پرسید: آیا یقین دارید چیزی نیست که دارای حرکت نباشد؟ امام پاسخ داد: در این موضوع تردید ندارم.
جابر پرسید: آیا صدا حرکت میکند؟
امام پاسخ دادند: بله ای جابر، صدا حرکت دارد ولی حرکت آن کندتر از حرکت روشنایی میباشد، تو وقتی از راه دور میبینی که مردی در دکان آهنگری روی سندانپتک میکوبد، صدای برخورد پتک با آهنی که روی سندان است، دیر به گوش تو میرسد، در صورتی که در همان لحظه که پتک بر سندان فرود میآید تو میبینی که فرود آمد. نوری که به سندان و پتک میتابد، در یک لحظه به چشم تو میرسد و تو آن دو را میبینی، اما صدای برخورد پتک با سندان چون به اندازه نور سرعت ندارد دیرتر به گوش تو میرسد. جابر پرسید چقدر دیرتر به گوش میرسد؟ امام پاسخ دادند: این بسته به فاصله صدا با تو میباشد (خواننده محترم درست مانند صدای رعد و برق که ابتدا نور رعد و برق را میبینید و ثانیههایی بعدصدای آن را میشنوید.)
امام سالها قبل به سیارات جهان آگاهی داشت و فرمودند: «در بین ستارگان سیار، ستارهای درخشندهتر از زهره، وجود ندارد و پس از زهره، مشتری درخشانترین سیاره نام گرفت». سالها بعد تحقیقات ستارهشناسان چنین مسئلهای را تایید کرد و این نمونهها تنها مواردی از واقف بودن به پانصد علم امام بود که در بالا گوشهای از آن را خواندید.