مدتهاست که دانشمندان دریافتهاند قطب مغناطیسی زمین مکان ثابتی ندارد و حرکت میکند. حتی ممکن است معکوس شود. تحقیقات علمی نشان میدهند که قطبهای مغناطیسی زمین در هر چند صدهزار سال یک بار جابهجا میشوند و باید بگوییم که متفکران میگویند این قطبها قبلا هم جابهجا شدهاند و مطمئنا دوباره نیز این اتفاق خواهد افتاد. آنها معتقدند پوسته زمین درست مثل پوست سست یک پرتقال بر روی مواد مذاب و خمیرمانند زیر آن شناور است و میتواند تغییر موضع دهد. به عنوان مثال اگر قطبها تغییر مکان دهند ممکن است قطب جنوب تبدیل به یک خط استوای جدید و جنگل آمازون مثل قطب جنوب منجمد شود. برخی از محققان چنین تغییر قطبینی را پیشگویی کرده بودند و بنا به گفته پروفسور (چارلز اچ.هپگود) این انتقال در مدت چند صد هزار سال رخ نمیدهد بلکه تنها در چند روز به وقوع خواهد پیوست! همان طور که شما هم تصور میکنید این اتفاق حتما برای بشر یک بلای مرگآور و ناگهانی خواهد بود.
برخورد شهاب سنگ
پارک ملی و زیبای (یلواستون) در آمریکا که یکی از زیباترین و دلنشینترین مناطق توریستی دنیاست، درست بر فراز یکی از عظیمترین آتشفشانهای کره زمین واقع شده است. اگر این آتشفشان طغیان کند، پیامدهای مصیبتبار آن تمام سیاره زمین را در بر خواهد گرفت. آیا این آتشفشان به زودی فوران خواهد کرد؟ زمینشناسان معتقدند سیکل طغیان این آتشفشان به طور متوسط هر ششصد هزار سال یک بار است و از زمان آخرین طغیان آن 640 هزار سال گذشته است. یعنی الان حتی از موعد فوران آن نیز گذشته است. بنا به تخمین کارشناسان طغیان بعدی (یلواستون) ممکن است 2500 بار شدیدتر و بزرگتر از طغیان کوه سنت هلن در سال 1980 باشد که خسارات وسیعی بر جای گذاشت. شبکه تلویزیونی (دیسکاوری) مدتی پیش برنامهای مستند درباره کوه آتشفشان (یلواستون) پخش کرد. بنا بر این فیلم، طغیان کامل این آتشفشان برای کل کره زمین مصیبتبار خواهد بود. خاکستر سراسر نیمه غربی ایالات متحده را خواهد پوشاند. پارک ملی (یلواستون) و شهرهای کوچک اطراف آن کاملا محو خواهند شد. خاکستر و دودههای آن تا بیست مایل در اتمسفر پخش میشوند که حاصل آن پایین رفتن دمای کره زمین خواهد بود و همین پدیده سبب میشود همه مردم گرفتار زمستان آتشفشانی شوند.
عصر یخبندان
نام شیراز در کتیبههای هخامنشی تخت جمشید خوانده شده است، اشیا و ظروف تاریخی که در موزه (متروپولتین) نیویورک موجود است، از عظمت شیراز در عهد سلوکیها، اشکانیان و ساسانیان گواهی میدهد. گفتنی است که این شهر زیبا در سال 1079 هجری قمری بر اثر جاری شدن سیل سهمگین ویران شد و بسیاری از آثار تاریخی آن از میان رفت...در اواخر دوره صفویان نیز افغانها این شهر را مورد حمله قرار دادند و خرابیهای بیشماری به آن وارد آوردند... در سال 1180 هجری قمری، کریمخان زند، شیراز را مقر حکومت خود قرار داد و برای عمران و آبادانی آن کوشید... هنگامی که آقا محمدخان قاجار در سال 1207 هجری قمری، به شیراز دست یافت، امر به ویرانی باروی شهر داد. بعدها بارویی دیگر ساخته شد که بر اثر زلزله سال 1339 هجری قمری بسیاری از قسمتهای آن فرو ریخت.
شیراز طی چند دهه اخیر توسعه و گسترش جالب توجهی یافته و به یکی از شهرهای مهم و زیبای ایران تبدیل شده، همچنین محیط مساعد شیراز در دورههای مختلف، دانشمندان، سخنوران و نویسندگان بزرگ را در دامان خود پرورده است که آثار جاویدان آنها، میراث علمی و ادبی ایران را زنده و جاوید نگاه خواهد داشت...
جاذبههای تاریخی
این سرزمین مجموعهای از آثار باستانی را در خود جای داده است، مجموعهای که باعث شده هر روزه، جهانگردان خارجی از این مکانها دیدن کنند، مثل مجموعه ویرانههای تخت جمشید که بر فراز تپههای سنگی کوه (رحمت) در جلگه مرودشت به جا مانده از کاخ تختجمشید است و شاهکاری است که مانند دیوار عظیم چین یا اهرام ثلاثه مصر، تنها شاهد بر رنج انسانها نیست، بلکه تجلی ذوق و هنری است که با دستهای آفرینشگر معماران چیره دست ایر انی خلق شده است.
هر چه درباره این مجموعه و ابهت و بزرگی آن بگوییم کم است، باید در آن مکان قرار بگیرید تا کاملا این شکوه و جلال را حس کنید.در تختجمشید مکانهایی از جمله، دروازه ملل، کاخ آپادانا، کاخ داریوش، کاخ صدستون، خزانه تختجمشید، چاه سنگی و کاخ خشایار به چشم میخورد. گفتنی است این مجموعه در سال 330 پیش از میلاد به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمام بناها به صورت ویرانه درآمد. همچنین میتوان به کاخ عبادتگاه پاسارگاد و قدیمیترین بنای این محل، آرامگاه کوروش، کاخ اختصاصی کوروش، کاخ سلطنتی هخامنشی در مجاورت آبادی (سروان)، قصر دختر در هشت کیلومتری روستای (رستاق)، قصر کیارش در نزدیکی نصیرآباد در غرب داراب، قصر ابونصر در شش کیلومتری مشرق شیراز، کاخ ساسانی در نه کیلومتری جنوب غربی سروستان، قصر اردشیر بابکان، ارگ کریمخانی، عمارت باغ ایلخانی، از بناهای محمودقلی خان ایلخانی قشقایی بازمانده از زمان قجر، عمارت باغنشاط در ضلع شمالی پل عباسی، عمارت کلاه فرنگی باغ نظر مربوط به زمان زندیه، اشاره داشت...
شهرهای باستانی
هنوز در استان فارس، یادگارهایی از شهرهای باستانی باقی مانده است که میتوان به ویرانههای شهر بیشاپور کازرون که تا سدههای اول ظهور اسلام نیز مسکونی بوده، شهر حسن غازی، شهر قدیمی استخر در هفتکیلومتری ویرانههای تختجمشید، ویرانههای شهر خندجان و آثار قدیمی شهر فیروزآباد اشاره کرد...
بازارهای دیدنی
آنهایی که برای سفر به شیراز میروند هیچوقت نمیتوانند بازارهای زیبای این شهر را از خاطر ببرند. به خصوص بازار وکیل شیراز در محله (درب شاهزاده) جنب مسجد جامع وکیل که در اطراف آن، کاروانسراهای روغنی، احمد، گمرک و خرابخانه، واقع شده است و سرای مشیر که به آن سرای گلشن هم میگویند و جنب بازار وکیل شیراز قرار دارد.
کاشیکاریها و ریزهکاریهای چوبی و شیشهای این بازار بسیار چشمنواز است. از دیگر آثار تاریخی شهر شیراز و استان فارس، میتوان به دروازه قرآن اشاره کرد. در زمان زندیه کریمخان زند، این دروازه را مرمت کرد و اتاقک کوچکی بر بالای آن ساخت و در آن یک قرآن خطی بزرگ قرار داد تا مسافرین از برکت عبور از زیر قرآن مجید، از گزند حوادث مصون بمانند، به همین خاطر آن را (اتاق قرآن ) نامیدند و چند سال بعد به (دروازه قرآن) مشهور شد.همچنین باید به مدرسه (آقا باباخان) از بناهای دوره قاجاریه اشاره داشت که در محله درب شاهزاده در جنب بازار وکیل و مسجد جامع قرار دارد. مرحوم (آقا باباخان) در حدود سال 1240 بنای این مدرسه را تمام کرد.یکی از بناهای بسیار زیبای این استان در شهر داراب قرار دارد، در(کوه پهنای) شهر داراب، محوطه وسیعی وجود دارد که آن را در دل کوه تراشیدهاند و به آن مسجد سنگی میگویند.
البته از دیگر مساجد قدیمی این استان باید به مسجد وکیل، مسجد جامع عتیق شیراز، مسجد نصیرالملک، مسجد نصر، مسجد جامع نیریز، مسجدجامع داراب، مسجد خواجه که در زمان صفویه به همت شخص (خواجه معینالدین منصور) ساخته شده و مسجد جامع سوریان اشاره کرد... ضمن اینکه کلیسای ارامنه که در کوی معروف به (سه جوی ارامنه) و در فاصلهای اندک از خیابان قاآنی قرار دارد، اشاره داشت که در زمان شاه عباس دوم بنا شده است.
آرامگاه شاهچراغ
هر روزه آرامگاه شاهچراغ پذیرای زائرین زیادی از گوشه گوشه ایران پناور است. حضرت (میرسید احمد) فرزند امام موسی کاظم(ع) معروف به (شاهچراغ)، برادر امام رضا (ع) در آغاز قرن سوم هجری به شیراز هجرت و در همان جا وفات کرد.
در شهر شیراز آرامگاههای مشاهیر ایرانی هم قرار دارد... آرامگاه حافظ از نامآورترین شعرای ایران زمین که در سال 726 هجری قمری در شیراز متولد شد و در سن 65 سالگی به سال 791 وفات یافت، این آرامگاه در مکانی به نام (حافظیه) در شمال شهر شیراز قرار دارد.
در قسمت جنوبی این آرامگاه، خیابان گلستان قرار گرفته و در امتداد آن، خیابان بوستان که به آرامگاه شیخ اجل سعدی منتهی میشود. سعدی نویسنده و سخنسرای بزرگ قرن هفتم هجری در شیراز متولد شد و در آنجا و نظامیه بغداد به تحصیل پرداخت. وی بین سالهای 691 تا 695 هجری قمری وفات یافت. همچنین آرامگاه خواجوی کرمانی هم در این شهر است.
کانون مهم صنایع دستی
استان فارس بیشک، یکی از کانونهای مهم صنایع دستی ایران است و قالیبافی در میان عشایر استان فارس، زیباترین هنر دستی است، ضمن اینکه پارچه بافی بهخصوص پارچههای ابریشمی کازرون، حصیر بافی در کازرون، سفالگری در استهبان، نقرهکاری و مسگری در شیراز و خاتمکاری که مهمترین صنعت دستی فارس است از هنر مردمان این ناحیه از ایران است.
جشن ازدواج
مراسم ازدواج در فارس به مانند دیگر استانهاست، اما در برخی از مناطق عشایری، تفاوتهای ویژهای دارد. مراسم عروسی در میان عشایر فارس با خواستگاری آغاز میشود، پس از این مراسم، به مدت سه تا هفت روز در خانه عروس جشن و شادی برگزار میشود، در روز هفتم بستگان داماد، سوار بر اسب با مقداری خواروبار، شیرینی، قند، چای و... به خانه عروس میروند، مراسم عقد در همان جا برگزار میشود، پس از این مراسم، دختر را بر اسبی که پسر بچهای بر ترک او نشسته است، سوار میکنند(نشاندن پسربچه بر ترک عروس به نشانه آرزوی پسر شدن اولین نوزاد است.)
(حسن زندهدل) در مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی استان فارس در خصوص این مراسم مینویسد: سپس مردی محترم، افسار اسب را به دست میگیرد و به سوی چادر داماد میبرد.
همراه عروس، افراد ایل به شادی و سرور به راه میافتند و او را تا چادر داماد مشایعت میکنند، سپس عدهای از دوستان داماد، در حال سوار کاری به استقبال عروس میروند، عروس که نزدیک چادر شد، داماد با یک (نارنج) به دیدن عروس میرود و نارنج را به سوی او پرتاب میکند، بلافاصله اقوام عروس، برای گرفتن داماد به دنبال او میدوند و اگر بتوانند او را بگیرند، به طور مصلحتی و طوری که داماد دردش نیاید، او را با چوب میزنند، در همین زمان، عروس به چادر داماد پا میگذارد و اقوام داماد هدایایی از قبیل اسب، دام یا سند مزرعه و ملکی را به عنوان رونما به عروس هدیه میدهند.
_ _ _
درباره مردم استان فارس باید اشاره داشت که آنان، مردمانی بسیار مهربان و خونگرم بوده و در مهماننوازی زبانزد خاص و عام هستند. شیرازیها با لهجه بسیار شیرین و جالبی سخن میگویند، مردمانی که هر روزه مکانهای تاریخی که بینالمللی است را در شهر خود میبینند و با افتخار از آن یاد میکنند
منبع: ksabz
رمـــز پــیــــــروزی مـــا
بیش از یکماه حمله همه جانبه رژیم صهیونیستی علیه مردم بیدفاع لبنان از هوا ، زمین و دریا با مقاومت قهرمانه جوانان حزبا... و متدین مواجه شد. رژیم صهیونیستی که در سر سودای پیروزی دو تا سه روزه لبنان را داشت در بهت دفاع سرسختانه جوانان لبنان سردر گم شد. نکته این دفاع چیست که هجوم وحشیانه رژیم صهیونیستی هیچکاری نتوانسته از پیش ببرد در حالیکه همین رژیم با قدرتی کمتر، دولتهای مصر، سوریه و اردن را ظرف مدت شش روز از پای درآورد و بلندی های جولان سوریه و صحرای سینای مصر را اشغال کرد.
خداوند بزرگ خطاب به رسول اکرم(ص) در سالهای آغازین حکومتشان در مدینه طی آیات 123، 124 و 125 سوره مدنی آلعمران میفرماید: <و به تحقیق، خداوند شما را در حالی که در جنگ بدر ناتوان بودید یاری داد پس تقوای الهی پیشه کنید تا سپاس به جای آورید. ای رسول ، آنگاه که به مومنان گفتی آیا شما را کفایت نمیکند که پرودگارتان شما را با سه هزار فرشتهای که فرو فرستاده شدند امداد کند؟!آری اگر شکیبایی کنید و تقویپیشه کنید و آنان( دشمنان) شتابان بر سر شما بتازند پروردگارتان شما را با پنجهزار فرشته نشانهدار یاری میدهد.>
نکته مهم رابطه بین پارسایی مومنان به معنای حقیقی کلمه و پیروزی بر کافران و دشمنان اسلام است . جوانان حزبا... به دوری از کبر و فساد خود را برای دفاع از جان ، مال و ناموس خود آماده کرده بودند و چون راه پارسایی و ایمان حقیقی را پیشه کرده بودند خداوند بزرگ آنها را یاری کرد و چنانچه بخواهیم به نص صریح قرآن استناد کنیم بیتردید این یاوری الهی به فرستادن شماری از فرشتگان الهی جهت کمک به مجاهدان واقعیت مییابد.
این تجربه دینی که بنا به خبررسانی خدا در قرآن وقوع آن ثابت میشود آیا برای مومنان و مجاهدان امروزی قابل تکرار نیست و آیا رابطهای بین امدادرسانی الهی و پارسایی مسلمانان درانجام واجبات و ترک محرمات نیست؟
خیلی از ملتها به اسم اسلام، حرکتها و جنبشهای آزادیبخش راه انداختند و جوانان زیادی از دختران و پسران را جذب کردند و حتی کشتههای فراوانی دادند اما وقتی که وارد سازمان آنها میشوید نه تنها واقعیتها و تجربههای دینی را نمییابید بلکه ظواهر دینی نیز رعایت نمیشود شرب خمر، زنان مسلمان بیحجاب، مردان فسادپیشه، جاهطلبان مقام طلب، زراندوزان چند چهره و دهها عنوان منکر دیگر در این سازمان به اصطلاح آزادیبخش مسلمان میبینید و بعد از خودتان میپرسید آیا این ملت به اسم اسلام پیروز خواهد شد؟ کدام اسلام؟ کدام قرآن؟ کدام تعالیم پیامبر و خانوادهاش؟ دشمنان اسلام به خوبی دریافتند که برای تسلط بر جامعه مسلمان ابتدا باید آنها را از درون، نسبت به فرهنگ اسلام تهی و قرآن و معارف دینی را از آنها جدا کنند، معرفت دینی را ضد ارزش و تجربه ضد دینی را ارزش و کمال تبلیغ کنند و این معنای وارونه را در زمینههای مختلف خانواده، آموزش ابتدایی، متوسطه ، عالی، هنر و سینما، بازار و اقتصاد و... رواج دهند و جامعه اسلامی که میخواهد احساس پوچی و حقارت خود را در همانندسازی با جامعه غربی جبران کند بدبختی شروع می شود و این آغاز بدبختی و سیهروزی جامعه مسلمانان به ویژه جوانان مسلمان است. جامعه کفر با تحقیر جامعه مسلمانان وارد میشود همان روشی که فرعون با اطرافیانش برخورد می کرد.
سران رسانه و فرهنگ کفر به مسلمانان میگویند شما هیچ نیستید و اگر بخواهید از هیچی خارج شوید باید به آنچه که ما دیکته میکنیم گوش کنید و از فرامین ما پیروی کنید و آنگونه بیاندیشید و عمل کنید که ما میگوییم و این آغاز اضمحلال فرهنگی مسلمانان است و مسلمانان را در سه پرتگاه سیاست، به جاهطلبی پوچ طایفهای و در اقتصاد به زراندوزی خانوادهای و در فرهنگ به فساد و هرزهگی میکشانند و به همین دلیل در کشورهای جهان سوم حکومتهای سیاسی، همواره طایفهای و قبیلهای است حتی در کشورهایی که انتخابات حزبی یا نیمه دمکراسی است بلافاصله برادر، خواهر، پسرعمو و... رییس وارد میشوند و حتی فامیل دست چندم رییس نیز از نام او رانتخواری میکنند. همچنین آنانیکه دل به دنیا مشغول دارند هزار فامیل پولساز را میسازند و تمام صادرات و وادارت در اینگونه کشورهای وابسته به همان چند فامیل منحصر میشود و فسادپیشگان فرهنگی هم به بهانه دانشگاه، سینما، تئاتر و... هر چه بیشتر جوانان را به سوی لذتهای زودگذر نفسانی ، بدون تامل و تفکر در خصوص روند کشور و آینده ملت وامیدارند . برآیند چنین وضعیتی، پوچی، یاس و سردرگمی برای جامعه است که عدهای به فساد مقام و شماری به فساد مال و جمعی به فساد اخلاقی گرفتارند و افق چشمانداز آینده در حوزه علم ، تدبیر ، اقتصاد و فرهنگ تیره و تار میشود.
جامعه اسلامی که میخواهد به نام اسلام و با فرهنگ اسلام به حیات اجتماعی خود ادامه دهد چارهای جز این ندارد که اسلام را برای خود در زندگی شخصی و اجتماعی تعریف کند و از معارف آن در تمام زمینهها استفاده کند نه اینکه در زبان مسلمان باشند ولی در فکر و اندیشه از اسلام تهی باشند. اندیشه اسلامی برای ساختن انسان و جامعه انسانی است و بدون چنین اندیشهای هرگز نمیتوان جلب خرسندی خداوند بزرگ را در طی طریق سعادت الهی تامین کرد.فهم صحیح از اسلام در زندگی شخصی و اجتماعی جهت امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که همواره تضمین کننده تعادل و تضامن اجتماعی برای همه مردم حتی اقلیتهای دینی است، رمز موفقیت و پیروزی مسلمانان است و خدای بزرگ به این سعی جمیل وعده وثیق دارد که فلاح و رستگاری را تحت هر شرایطی تضمین کند در غیر این صورت اجتماع مسلمانان به سیاه روزی اختلاف و فشل شدن ابتذال ، تحقیر کافران را تحمل می کند.