تجزیه و کوچکی ما، اتحادیه و بزرگی دشمنان
وقتی که آتش ویرانگر جنگ جهانی دوم برافروخته ازدولتهای به اصطلاح متمدن غرب خاموش شد و انسان بر کره خاکی اندکی در خود فرو رفت که این همه کشتن همنوع و تخریب آشیانهها و سوزاندن انسانها دستاورد چه فرهنگ و چه باوری است که اینگونه انسان را در آتش خودساخته خود میسوزاند و هرگز گریزی از آن ندارد، سران 14 کشور غربی بعد از انحلال جامعه ملل که در حد فاصل جنگهای اول و دوم جهانی تشکیل شده بود اولین گام را برای تشکیل سازمان ملل متحد در ژوئن 1941 به پیش داری رییسجمهور وقت آمریکا (فرانکلین روزولت) و نخستوزیر وقت انگلیس (ونیستون چرچیل) برداشتند و سرانجام در 24 اکتبر 1945 منشور ملل متحد به تصویب رسید ویک سازمان جهانی برای حفظ صلح در دنیا و اجتناب از جنگ و استبداد تشکیل شد، اما درک غربیها از منافع مشترکشان به همین سازمان کلی و جهانی بسنده نشد و آنها به دنبال سازمانهای جهانی دیگری رفتند که حداکثر کشورهایشان در آن عضو داشته باشند و د ر زمینه نظامی، اقتصادی و اجتماعی از فرهنگ و کیان آنها حمایت کنند. ابتدا در سال 1945 به سراغ سازمان نظامی رفتند و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (NATO) را تشکیل دادند و در طول این مدت کشورهای آمریکا ، انگلیس، فرانسه، کانادا، بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، ایتالیا، دانمارک، نروژ، ایسلند، پرتغال، ترکیه، یونان، آلمان، اسپانیا، چک ، لهستان و مجارستان اعضای این سازمان نظامی غربی هستند.
این سازمان سه رکن اصلی دبیرخانه، شورای عالی و مرکز نظامی دارد. بعضی از اعضا نقش فرماندهی و بقیه اعضا نقش همکار و سرباز را دارند. اما غربیها علاوه بر این سازمان نظامی به یک سازمان اقتصادی و اجتماعی نیز روی آوردند و اتحادیه اروپا (EU) را سرانجام به سال 1993 تشکیل دادند که اکنون اکثر کشورهای اروپایی بالغ بر پانصد میلیون جمعیت عضو این سازمان بزرگ اقتصادی و اجتماعی هستند و تمام سازمانهای مشابه و مشترک اروپایی مانند جامعه اقتصادی اروپا (بازار مشترک اروپا) و ... در اتحادیه اروپا ادغام شدند و سرانجام پول یورو و مجلس واحد و ... تشکیل دادند. حال وضعیت ما مسلمانان را مطالعه کنید که نه سازمان نظامی واحدی داریم و نه سازمان اقتصادی و اجتماعی واحد، تا از مشترکاتمان بر کره خاکی دفاع کنیم تا منافع مسلمانان برای توحید و عبودیت خدای بزرگ تامین شود. نظم عمومی جامعه مسلمانان رنگ میبازد و تمام اقوام از ترک، کرد، عرب و فارس در این استحاله جهانی محو میشوند و فرهنگ متناسب با نظم عمومی جامعه غربیها بر جوامع آنان مستولی میشود.
در حالیکه غربیها با سازمان نظامی خود قدرت و هویت جدید اروپایی را تقویت میکنند، مسلمانان با داشتن خدای واحد، کتاب واحد، رسول واحد ومعبد واحد هیچ سازمان دفاعی ندارند تا از هویت اسلامی کهن خود دفاع کنند.در حالیکه غربیها با سازمان اقتصادی و اجتماعی خود تمام کشورهای عضو خود را مورد حمایت قرار می دهند و عدالت اجتماعی را با تاسیسهای حقوقی و اجتماعی خود، بین طبقه غنی و ضعیف جامعهشان برقرار میسازند و شهروندان ضعیف غربی از حداقل حقوق شهروندی بهرهمند میشوند، کشورها و اقوام اسلامی با توطئه غربیها به جان هم می افتند و نه تنها فرصت سوزی بلکه امکاناتسوزی خود را به نفع دشمنان انجام میدهند و بدون آنکه بدانند چرا وچگونه این طور شده است و این وضع پیش آمده است به روح عصبیت و حمیت ادامه می دهند و در اثر نزاع و اختلاف مردم، مسلمانان رنجور و ضعیف در آتش فقر اقتصادی و اجتماعی میسوزند و خرابهها پشت خرابهها زیاد میشود و روستاها متروک و خراب میشوند و شهرهای بیقواره با دو قطب غنی و فقیر شکل پیدا میکنند. فقر و فحشا از درون، جامعه اسلامی را میپوساند ونهادهای اجتماعی بیش از آنکه سازمانی درخدمت مردم محروم و جوابگوی نیازهای حداقل محرومان باشند با تکبر و تفاخر، نیازمندان را در صفهای طویل به حقارت میکشانند و چهره کریه شهروندی را در جامعه اسلامی ترسیم میکنند. کشورهای اسلامی به توطئه غربیها حمله و تجزیه و کوچک میشوند ولی کشورهای غربی با حفظ بافتهای قومی خود اتحادیه تشکیل میدهند.کشورها و اقوام اسلامی به جنگ با یکدیگر میپردازند ولی کشورها و اقوام متعدد غربی برای امنیت واحد و مشترکشان سازمان نظامی مستقلی تشکیل میدهند.
کشورهای اسلامی بدون آنکه بدانند، با فروش معادن و با به اختیار گذاشتن منابع خود به بیگانگان علیه جامعه مسلمانان اقدام میکنند ولی اتحادیه غربیها با در نظر گرفتن مصالح سیاسی و اجتماعی دست به تجارت یا اقدام به تحریم تجاری علیه کشورهای مسلمان میکنند.
این وقایع تلخ تاریخ معاصر است که نتیجه نهایی آن فرقهسازی در جامعه اسلامی و اتحادیهسازی در جامعه غربی است .غربیها در کشورهای اسلامی با دشمن صهیونیست یا به بهانههای مختلف قومی، مذهبی، اقتصادی و سیاسی آتش نزاع را میافروزانند در حالی که خود با تشکیل اتحادیه و سازمانهای مناسب، روز به روز به پیش میروند.
کشورهای اسلامی با نزاعهای فرقهای و مذهبی و سیاسی و اقتصادی سیر قهقرائی دارند این درحالی است که بنا به فرمان رسول الهی رحمت و شفقت، نظم و نظافت دو نشانه مومن و جامعه مومنین است ،کجاست آن فرامین نورانی الهی؟ و کجاست وضعیت مناسب اجتماعی و اقتصادی جامعه مسلمانان؟!جای بسی تاسف و تاثر است که کشورها و شهرهای اسلام در آتش نزاع قومی و مذهبی یا کینه صهیونیست میسوزند ولی شهرها و کشورهای غربی روز به روز آبادتر میشوند. اندکی تامل کنیم ،توطئهها را بشناسیم، منافع جمعی اسلام را درک کنیم و ببینیم که چگونه جهان غرب متحد شده است .اگر همه مسلمانان و همه اقوام با هم متحد شوند راهی طولانی برای ساختن در پیش داریم تا چه رسد به اینکه با نزاع و تجزیه به سوی کوچکی و انحطاط برویم.