پارامترهای مهم در توسعه ایران
در یکصد سال پیش از انقلاب معاصر ایران، درست در زمانی که جهان گامهای بلند توسعه وانقلاب صنعتی را به عصر دیجیتالی شدن و سیطره IT پیوند میزد کشور ما در چنبره استعمار بیرونی و خیانتهای مدیران درونی خویش غوطهور بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و غالب شدن میل استقلالطلبی ایرانیان، دنیای تازهای به روی آنان گشوده شد. اما 28 سال گذشته که زمان آن شاید نزدیک به نیمه عمر متوسط بسیاری از ایرانیان باشد، چگونه گذشته است؟ آنچه که اکنون در کشور داریم با تعداد سالهای سپری شده همگونی دارد؟ البته هشت سال جنگ تحمیل شده و توطئه های بیشماراستعمار بخش زیادی از پتانسیلهای نهفته کشور را مصرف کرد اما حتی جنگ نیز نمیتواندتوجیه کننده وضعیت حال حاضر ما باشد. ما نسبت به یکصد سال محرومیت خود بسیار پیشرفت کردهایم اما نسبت به توانمندیهای اسلامی و آریاییمان شرایط قابل قبولی نداریم چرا که حق ما بیش از اینهاست اما چرا؟ سه پارامتر زیر به بررسی این پرسش می پردازد:
الف - آموزش برای کسب دانش
کمتر کسی است که نداند ایران اکنون درحال نوزایی علمی است اما مدرکگرایی، فساد علمی و یکشبه دکتر شدن برخی از مدیران و غلو بیش از حد در برخی فعالیتهای علمی در کنار کمی توجه به امر پژوهش و سرمایهگذاری نامناسب، تهدیدهای مرتبط با امر آموزش محسوب می شوند. اصولا تمامی زمینههایی که ضعفهایی در آنها وجود دارد نظیر پایین بودن بهره مندی از حق شهروندی یا فرهنگ رانندگی و نیزکمی رعایت موازین زیستمحیطی، ارتباط مستقیمی با فقر آموزشی ما دارند؛ یعنی پیشرفت، بدون آموزش و پرورش قوی و مبتکر ممکن نخواهد بود.حال به وضعیت وزارتخانه مذکور و شرایط معلمان جامعه توجه کنید. آنچه خوبی و بدی از جوانان و نوجوانان امروز ایران سراغ دارید محصول نظام آموزشی ماست. در بسیاری از زمینهها ما نمیدانیم که نمیدانیم و چون ناآگاهیم دلیلی برای توجه به آموزش و کسب دانش احساس نمیکنیم.
ب- خانواده سالم برای جامعه سالم
مطمئن باشید اگر خانواده سالم نداشته باشید نمیتوانید جامعه سالم داشته باشید. اجازه دهید دوباره مثال بالا را تکرار کنیم. دختران و پسرانی که در سطح جامعه میبینید محصول خانوادههای ما هستند. بیشتر آنها ثمره ازدواجهای پس از انقلاب هستند یعنی دانشآموزان و دانشجویان امروز ما حتی یک روز از زمان طاغوت را درک نکردند اما چرا در برخی از موارد با فرهنگ حاکم بر فضای پیش از انقلاب همگونتر به نظر میرسند؟ شاید علت آن باشد که در بسیاری از امور تکلیف برای خانوادههای ما نیز معلوم نیست.دوستی میگفت: یک مطلبی درباره چگونگی شادمانی در مراسم عروسی بنویسید. بنده خدایی از همکاران ما که بسیار هم مذهبی است مراسم عروسی فرزندش به گونهای رقم خورد که پدر عروس از خجالت و شرم، مجلس را ترک کرد. چرا؟ چون در طول دو دهه گذشته برای شادمانی کردن خانوادهها فکر نکردهایم. برای مدیران ارشد ما خانواده همان است که خودشان دارند و میپسندند، در حالی که یکی از تاثیرات عصر ماهوارهها، تنوع مباحث مربوطه به همه اعضای خانواده در اقشار مختلف جامعه است. هرچه ضعف و کاستی در جامعه مشاهده میکنید، مطمئن باشید که چندین برابر آن در خانوادههای ما وجود دارد. هیچ بزهکاری را نمیتوان یافت که از خانواده موفقی برخوردار باشد چرا که یکی از هدفهای تعریف شده خانواده تربیت نسل منضبط، پرکار و باایمان است.
جIT - برای گردش و انتقال اطلاعات
نمیتوان رسانهها را بست و مبادی ورودی و خروجی اطلاعات را محدود کرد و توقع پیشرفت و یک گام به جلو برداشتن را داشت. هزاره سوم، عصر انفجار اطلاعات است. در این شرایط محدودیت بی منطق و مغایر شاخص های جهانی و اتخاذ یک سیاست انقباضی در برابر گسترش اطلاعات، برداشتن یک گام به عقب است. اگر با خاموش کردن و یا مصادره رایانه فرزندان فکر میکنید که میتوانید او را از رفتن به سوی آنچه که شما نمیپسندید منصرف کنید، بدانید که سخت در اشتباه هستید! چگونه میتوان برای رسیدن به موفقیت امیدوار بود، زمانی که مقابل فرایند چرخش اخبار و اطلاعات محدویت قائل میشویم یکی از نشانههای توسعه، سنجش میزان تحمل در برابر صداهای متعدد و مخالف است. رسانههای دیداری، شنیداری، چاپی و دیجیتالی ابزار این گردش اطلاعات هستند. عصر پدرسالاری و مخالفت با مدرسه رفتن بچهها گذشته است. فطرت بشر در جهت حقیقتطلبی و جستجوگری است. پس به همین خاطر انسانها دوست دارند بیشتر بدانند. ظهور و بروز روحیه استعمارگری در کشورهای سلطهگر یکصد سال اخیر را برای کشور ما به گونهای رقم زد که ما آموختیم همواره دسته دوم و در پس کشورهای صاحب تکنولوژی و دانش حرکت کنیم اما اکنون یک فرصت تاریخی برای جبران رنجها و عقبماندگیهای نسلهای گذشتهمان ایجاد شده است. بیشتر حرفزدن و کمتر کار کردن موجب میشود تا ما همچنان در جا زده و فرصت تاریخی توسعهیافتگی را از دست بدهیم. فراموش نکنیم که بدون اهتمام به امر آموزش در سطح ابتدایی ، متوسطه و عالی، خانواده و IT ممکن نیست بتوانیم به هیچ چشماندازی دست پیدا کنیم و اگر امروز کودکانمان آنگونه که میخواهیم نیستند، بدانیم که به طور یقین در یکی از این سه ضلع مثلث اسرارآمیز، ضعف داشتهایم