رمـــز پــیــــــروزی مـــا
بیش از یکماه حمله همه جانبه رژیم صهیونیستی علیه مردم بیدفاع لبنان از هوا ، زمین و دریا با مقاومت قهرمانه جوانان حزبا... و متدین مواجه شد. رژیم صهیونیستی که در سر سودای پیروزی دو تا سه روزه لبنان را داشت در بهت دفاع سرسختانه جوانان لبنان سردر گم شد. نکته این دفاع چیست که هجوم وحشیانه رژیم صهیونیستی هیچکاری نتوانسته از پیش ببرد در حالیکه همین رژیم با قدرتی کمتر، دولتهای مصر، سوریه و اردن را ظرف مدت شش روز از پای درآورد و بلندی های جولان سوریه و صحرای سینای مصر را اشغال کرد.
خداوند بزرگ خطاب به رسول اکرم(ص) در سالهای آغازین حکومتشان در مدینه طی آیات 123، 124 و 125 سوره مدنی آلعمران میفرماید: <و به تحقیق، خداوند شما را در حالی که در جنگ بدر ناتوان بودید یاری داد پس تقوای الهی پیشه کنید تا سپاس به جای آورید. ای رسول ، آنگاه که به مومنان گفتی آیا شما را کفایت نمیکند که پرودگارتان شما را با سه هزار فرشتهای که فرو فرستاده شدند امداد کند؟!آری اگر شکیبایی کنید و تقویپیشه کنید و آنان( دشمنان) شتابان بر سر شما بتازند پروردگارتان شما را با پنجهزار فرشته نشانهدار یاری میدهد.>
نکته مهم رابطه بین پارسایی مومنان به معنای حقیقی کلمه و پیروزی بر کافران و دشمنان اسلام است . جوانان حزبا... به دوری از کبر و فساد خود را برای دفاع از جان ، مال و ناموس خود آماده کرده بودند و چون راه پارسایی و ایمان حقیقی را پیشه کرده بودند خداوند بزرگ آنها را یاری کرد و چنانچه بخواهیم به نص صریح قرآن استناد کنیم بیتردید این یاوری الهی به فرستادن شماری از فرشتگان الهی جهت کمک به مجاهدان واقعیت مییابد.
این تجربه دینی که بنا به خبررسانی خدا در قرآن وقوع آن ثابت میشود آیا برای مومنان و مجاهدان امروزی قابل تکرار نیست و آیا رابطهای بین امدادرسانی الهی و پارسایی مسلمانان درانجام واجبات و ترک محرمات نیست؟
خیلی از ملتها به اسم اسلام، حرکتها و جنبشهای آزادیبخش راه انداختند و جوانان زیادی از دختران و پسران را جذب کردند و حتی کشتههای فراوانی دادند اما وقتی که وارد سازمان آنها میشوید نه تنها واقعیتها و تجربههای دینی را نمییابید بلکه ظواهر دینی نیز رعایت نمیشود شرب خمر، زنان مسلمان بیحجاب، مردان فسادپیشه، جاهطلبان مقام طلب، زراندوزان چند چهره و دهها عنوان منکر دیگر در این سازمان به اصطلاح آزادیبخش مسلمان میبینید و بعد از خودتان میپرسید آیا این ملت به اسم اسلام پیروز خواهد شد؟ کدام اسلام؟ کدام قرآن؟ کدام تعالیم پیامبر و خانوادهاش؟ دشمنان اسلام به خوبی دریافتند که برای تسلط بر جامعه مسلمان ابتدا باید آنها را از درون، نسبت به فرهنگ اسلام تهی و قرآن و معارف دینی را از آنها جدا کنند، معرفت دینی را ضد ارزش و تجربه ضد دینی را ارزش و کمال تبلیغ کنند و این معنای وارونه را در زمینههای مختلف خانواده، آموزش ابتدایی، متوسطه ، عالی، هنر و سینما، بازار و اقتصاد و... رواج دهند و جامعه اسلامی که میخواهد احساس پوچی و حقارت خود را در همانندسازی با جامعه غربی جبران کند بدبختی شروع می شود و این آغاز بدبختی و سیهروزی جامعه مسلمانان به ویژه جوانان مسلمان است. جامعه کفر با تحقیر جامعه مسلمانان وارد میشود همان روشی که فرعون با اطرافیانش برخورد می کرد.
سران رسانه و فرهنگ کفر به مسلمانان میگویند شما هیچ نیستید و اگر بخواهید از هیچی خارج شوید باید به آنچه که ما دیکته میکنیم گوش کنید و از فرامین ما پیروی کنید و آنگونه بیاندیشید و عمل کنید که ما میگوییم و این آغاز اضمحلال فرهنگی مسلمانان است و مسلمانان را در سه پرتگاه سیاست، به جاهطلبی پوچ طایفهای و در اقتصاد به زراندوزی خانوادهای و در فرهنگ به فساد و هرزهگی میکشانند و به همین دلیل در کشورهای جهان سوم حکومتهای سیاسی، همواره طایفهای و قبیلهای است حتی در کشورهایی که انتخابات حزبی یا نیمه دمکراسی است بلافاصله برادر، خواهر، پسرعمو و... رییس وارد میشوند و حتی فامیل دست چندم رییس نیز از نام او رانتخواری میکنند. همچنین آنانیکه دل به دنیا مشغول دارند هزار فامیل پولساز را میسازند و تمام صادرات و وادارت در اینگونه کشورهای وابسته به همان چند فامیل منحصر میشود و فسادپیشگان فرهنگی هم به بهانه دانشگاه، سینما، تئاتر و... هر چه بیشتر جوانان را به سوی لذتهای زودگذر نفسانی ، بدون تامل و تفکر در خصوص روند کشور و آینده ملت وامیدارند . برآیند چنین وضعیتی، پوچی، یاس و سردرگمی برای جامعه است که عدهای به فساد مقام و شماری به فساد مال و جمعی به فساد اخلاقی گرفتارند و افق چشمانداز آینده در حوزه علم ، تدبیر ، اقتصاد و فرهنگ تیره و تار میشود.
جامعه اسلامی که میخواهد به نام اسلام و با فرهنگ اسلام به حیات اجتماعی خود ادامه دهد چارهای جز این ندارد که اسلام را برای خود در زندگی شخصی و اجتماعی تعریف کند و از معارف آن در تمام زمینهها استفاده کند نه اینکه در زبان مسلمان باشند ولی در فکر و اندیشه از اسلام تهی باشند. اندیشه اسلامی برای ساختن انسان و جامعه انسانی است و بدون چنین اندیشهای هرگز نمیتوان جلب خرسندی خداوند بزرگ را در طی طریق سعادت الهی تامین کرد.فهم صحیح از اسلام در زندگی شخصی و اجتماعی جهت امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که همواره تضمین کننده تعادل و تضامن اجتماعی برای همه مردم حتی اقلیتهای دینی است، رمز موفقیت و پیروزی مسلمانان است و خدای بزرگ به این سعی جمیل وعده وثیق دارد که فلاح و رستگاری را تحت هر شرایطی تضمین کند در غیر این صورت اجتماع مسلمانان به سیاه روزی اختلاف و فشل شدن ابتذال ، تحقیر کافران را تحمل می کند.