میماند. حالا دیگر باید به خانه برود... از مادرش خداحافظی میکند، روی مادر را میبوسد، خود را به بیرون بیمارستان میرساند، اما متوجه موضوعی می شود، متوجه اتفاقی که ممکن است برای هر یک از افراد این شهر بزرگ - تهران - بیفتد... با نیروی انتظامی تماس میگیرد و آنها را در جریان میگذارد... ماموران کلانتری به سرعت خودشان را به محل حادثه میرسانند و او میگوید: «اتومبیل را پارک کردم، به ملاقات مادرم رفتم، در زمان بازگشت متوجه شدم که لپتاپ و دوربین دیجیتالم که محتوای اطلاعات کاری و شخصیام بود را به سرقت بردهاند، عجیب این است که به دیگر اشیای قیمتی و پول که در اتومبیل بوده، کاری نداشتند... ... آنچه که خواندید، اتفاقی بود که چندی پیش در شهر تهران برای هدیه سینمای ایران، «هدیه تهرانی» افتاد... فردای آن روز خبرگزاری ایسنا، این خبر را روی تلکس خبرگزاریاش میآورد، هدیه تهرانی در تماس با ایسنا گفت: «اتومبیلم را در پارکینگ بیمارستان پارک کردم تا به ملاقات مادرم بروم، اما پس از بازگشت، دیدم که وسایل شخصی در اتومبیلم به سرقت رفته است.» ظواهر امر نشان میدهد که حریم خصوصی یک بازیگر دیگر مورد تعرض قرار گرفته است... لپتاپ و دوربین شخصی او که ممکن است حاوی فایلهای خصوصی در زمینه کاری و شخصی این بازیگر توانای سینمای ایران باشد، بدین شکل به سرقت رفته... او به پلیس توضیح داده است که سارق یا سارقان هیچ اشیای قیمتی دیگری را به سرقت نبردهاند... آیا این اتفاق میتواند معنایی جز این داشته باشد که عدهای مراقب او بودند و چنین کاری را در فرصت بهدست آمده، انجام دادند... یا همهچیز تصادفی بوده و سارق یا سارقان نمیدانستند که این اتومبیل از آن هدیه تهرانی بوده است... اگر سارق یا سارقان نمیدانستند که اتومبیل مورد نظر از آن تهرانی است و لوازم شخصی او را دزدیدند، باید آنها را در بازار به فروش برسانند، البته به احتمال زیاد آنها پس از درج این خبر در نشریات، متوجه شدند که لپتاپ و دوربین دیجیتال از آن این بانوی سینمای کشور است و ممکن است آنها را دیگر در بازار نفروشند و اگر هم فروختند، خریدار با دیدن فایلهای آن متوجه شود که این اجناس از آن هدیه تهرانی است، اما باید اشاره داشت که در هر دو صورت، سارق یا سارقان و خریدار جنس دزدی به فایلهای خصوصی لپتاپ و دوربین دسترسی خواهند داشت که امیدواریم این دو وسیله از فایلهای خصوصی پاک باشند، چرا که در غیر این صورت خدای ناکرده ممکن است شاهد پخش فایلهای خصوصی این هنرمند باشیم... سارق باید بداند سارق باید بداند که سرانجام در چنگال عدالت گرفتار خواهد شد و به سزای عمل خود خواهد رسید، اما آیا او میداند که چه آیندهای در انتظار دارد... در این باره فرماندهی انتظامی استان تهران، سردار «رضا زارعی» میگوید: متجاوزان به حریم خصوصی افراد باید بدانند که مجازات سختی در انتظار آنان است. وی میگوید: از زمان تصویب قانون مجازات اعدام برای متجاوزان حریم خصوصی افراد، وقوع این نوع جرایم با کاهش خوبی مواجه شده است... امیدواریم سارقان این فایلهای خصوصی به مجازات و حکم عمل خود تا این لحظه آگاه شده باشند. وی با اعلام این مطلب میگوید: به هیچ عنوان نباید شک کرد، در صورتی که مجازات این گونه جرایم بالا برود، بازدارندگی آنها نیز بیشتر میشود. زارعی میگوید: وقتی فردی به خود چنین جراتی میدهد که وارد حریم خصوصی شهروندان شود و با آبرو و حیثیت افراد بازی کند، چهطور میتوان با چنین شخصی در حد جریمه و ارشاد برخورد کرد؟ وی با اشاره به تصویب قانون تشدید برخورد با متجاوزان به حریم خصوصی افراد میگوید: اگر این قانون پس از تصویب نهایی در چرخه اجرایی به درستی اجرا شود، بیشک با کاهش قابل ملاحظهای در حوزه اینگونه جرایم مواجه میشویم. زارعی امنیت اجتماعی را یکی از مهمترین مولفههای امنیت میداند و معتقد است اعمال مقتدرانه قانون در این حوزه میتواند منجر به پیشگیری قابل ملاحظه جرایم شود. فرمانده نیروی انتظامی استان تهران میگوید: کسی که به ناموس مردم دستدرازی و سپس اقدام به فیلمبرداری از عمل پلید خود کرده و با تکثیر این فیلم درآمد هنگفتی به دستآورده، این شخص جانی است، از اینرو باید این جانیان به اشد مجازات محکوم شوند... زارعی میگوید: بحث برخورد با مجرمان منافاتی با مباحث تربیتی ندارد و وجود جرایم مختلف در حوزههای اجتماعی، نتیجه کمکاری در زمینه آموزش و فرهنگسازی است... اولین و آخرین نیست در سالیان اخیر، بارها دیده شده است که پخش فیلمها از مهمانیهای خصوصی افراد که البته در بین آنها بازیگران و ورزشکاران هم بودهاند به شدت با آبروی آنان بازی کرده است... در سالهای گذشته دیدیم که تصاویر چند دانشجوی دختر در کنار هم در اینترنت پخش شد و آنها را دچار مشکل کرد. حتی تعدادی از آنان اقدام به خودکشی کردند... یا پدری که پس از دیدن سیدی فیلم دختر خود در یک مهمانی، با او به بدترین شکل ممکن برخورد کرد تا جایی که دختر روانه بیمارستان شد... و باز هم شاهد بودیم که چگونه تصاویری از زندگی شخصی هنرمندان و ورزشکاران از جمله فوتبالیستها، در اینترنت قرارگرفت... به واقع چرا این قشر از افراد باید حواسشان به حریم شخصیشان نباشد تا این گونه دچار مشکل نشوند. دکتر «ایمانی» استاد دانشگاه در این باره میگوید: به هر حال یک چهره معروف ورزشی یا سینمایی نمیتواند بهطور مراقب اطرافش باشد، چرا که در کوچه و خیابان، صدها گوشی دوربیندار هر لحظه ممکن است، حرکات عادی و روزمره آنان را شکار کند... در چنین مواقعی بهترین روش این است که قانون به سختی با مجرمان برخورد کند تا درس عبرتی برای دیگران شود... ضمن اینکه این قشر از افراد جامعهمان، باید حواسشان بیشتر جمع باشد... بهطور مثال اگر هدیه تهرانی، لپتاپ و دوربین دیجیتال خود را همراه خودش میبرد، شاهد چنین اتفاقی نبودیم و او هم دچار استرس نمیشد و امنیت روانی خودش را حفظ میکرد گرچه نمیدانیم که آیا در لپتاپ و دوربین او فایلهای خصوصی بود یا نه؟ اما اگر وی مراقبت بیشتری میکرد، این وسایل را روی صندلی اتومبیل خود نمیگذاشت... امیدواریم که این قبیل اشخاص بیشتر حواس خود را جمع کنند. آنچه که مشخص است، اینکه این اولین و آخرین تجاوز به حریم خصوصی افراد نیست. امیدواریم سارقان، اجناس این بانوی سینمای ایران را به او برگردانند و به درخواست پلیس هم توجه داشته باشند که آنها سخت به دنبال پیگیری این پرونده هستند... همچنین قانون، سختترین مجازاتها را برای مجرمان در نظر خواهد گرفت. سرنخهای پلیس درباره سرقت وسایل شخصی هدیه تهرانی نظر سرهنگ «داود سلطانی» معاون مبارزه با سرقت اداره آگاهی تهران بزرگ را جویا شدیم... او در این باره به همکار ما گفت: اتومبیل هدیه تهرانی، آنطور که در نشریات و خبرگزاریها نوشته شده در پارکینگ بیمارستان نبوده، بلکه در یکی از کوچههای فرعی خیابان بلوار کشاورز پارک شده بود؛ یک پژو 206 نقرهای رنگ... وی در مورد مجازات سارق میگوید: در صورت دستگیری سارق، حکمنهایی با قاضی است، اما در ابتدا باید ببینیم این سارق کیست؟ سابقهدار است، بار اولش است، با تعقیب اتومبیل هدیه تهرانی این کار را انجام داده یا نه؟ اما در هر صورت پخش محتویات دوربین و لپتاپ، مجازات سنگینی برای او خواهد داشت. سلطانی عقیده دارد: اگر هدیه تهرانی به هشدارهای پلیس که بهطور دائم از تلویزیون در حال پخش است، توجه میکرد، وسایل شخصی خود را آن ساعت شب در یک کوچه فرعی داخل اتومبیل جا نمیگذاشت و به طور حتم حالا شاهد چنین اتفاقی نبودیم... از سلطانی پرسیدیم آیا 206 تهرانی دچار شکستگی شیشه شده که در پاسخ گفت: آنطور که در پرونده پیداست، سارق یا سارقان قفل اتومبیل را شکستند... وی میگوید: اگر اتومبیل در معرض دید بود و در یک کوچه تاریک و دنج نبود، به احتمال زیاد سارق را وسوسه نمیکرد. به هر حال کاری است که شده و حال باید سارق را دستگیر کنیم... وی در مورد پردازش این موضوع در نشریات میگوید: البته نمیتوانم دقیق بگویم که سارق، نشریات را مطالعه کرده است یا نه، اما اگر یک درصد در نظر بگیریم که سارق با مطالعه نشریات به این موضوع پی برده، به طور حتم وسوسه میشود که محتویات لپتاپ و دوربین او را چک کند... و با احتیاط بیشتری عمل میکند... گرچه باید اشاره داشته باشم که ما به سرنخهایی دست یافتیم که البته نمیتوانم آن را در جراید بازگو کنم... معاون مبارزه با سرقت اداره آگاهی تهران بزرگ در پایان میگوید: از سارق میخواهم که هر چه زودتر اموال مسروقه این بانوی سینما را باز گرداند... چرا که در غیر این صورت عواقب بدی در انتظار اوست.
تذکر : عکس تزیینی است و چهره خانم هدیه تهرانی مونتاژ است